- خطبه ها
- /
- خطبه های اعياد
خطبهی اول:
الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر كبيراً، سپاس فراوان خداوند را، پاک و منزه است و صبح و شام سپاس او را میگویم. سپاس خداوند جهانیان را. خداوند بخشنده و مهربان. وگواهی میدهم که هیچ معبودی به غیر او وجود ندارد او یگانهی یکتای بی همتاست وگواهی میدهم که سیدنا محمد صلی الله علیه وآله وسلم پیامبر وفرستادهی خداست.
خداوندا درود وسلام بفرست بر سیدنا محمد و خاندان و یاران پاک و مطهرش و امانت داران رسالت او و پرچم داران دعوتش. خداوندا از و ما و از آنان خشنود باش.
خداوند به دو کس اعلان جنگ میکند: رباخواران و دشمنان دوستان خدا:
عید در کجای قرآن آمده است؟ خداوند میفرماید:﴿ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنْ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمْ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمْ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمْ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ (185)﴾
﴿ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است [كتابى ] كه مردم را راهبر و [متضمن] دلايل آشكار هدايت و [ميزان] تشخيص حق از باطل است پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مى خواهد و براى شما دشوارى نمى خواهد تا شماره [مقرر] را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده است به بزرگى بستاييد.﴾
خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید:
(( مَنْ عَادَى لِي وَلِيًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْحَرْبِ ))
((هرکس، با دوستان من دشمنی کند، من با او اعلام جنگ مینمايم.))
(( من عادى لي وليا فقد آذنته بالحرب، وما تقرب إلي عبدي بشيء أحب إلي مما افترضت عليه، الآن دققوا: وما يزال عبدي يتقرب إلي بالنوافل حتى أحبه، فإذا أحببته كنت سمعه الذي يسمع به، وبصره الذي يبصر به، ويده التي يبطش بها، ورجله التي يمشي بها، وإن سألني أعطينه، وإن استعاذ بي أعذته، وما ترددت عن شيء أنا فاعله ترددي عن نفس عبدي المؤمن، يكره الموت وأنا أكره مساءته ))
((هرکس، با دوستان من دشمنی کند، من با او اعلام جنگ مینمايم. و بندهام با هيچ چيز محبوبی نزد من به اندازهی انجام آن چه که بر او فرض قرار دادهام، به من نزدیک نمیشود. و هم چنان با انجام نوافل به من تقرب میجويد تا اين که محبوب من قرار میگيرد. پس هنگامی که مورد محبتم قرار گرفت، من گوش، چشم، دست و پايش میشوم که بوسيلهی آنها میشنود و میبيند و میگيرد و راه میرود. و اگر از من طلب کند، به او عطا میکنم و اگر پناه بخواهد، او را پناه میدهم و در هیچ کاری که انجام میدهم، به اندازهی قبض روح بندهی مؤمنم که مرگ را نمیپسندد و من نیز آزار و اذیت او را نمیپسندم، متردد نمیشوم.))
بزرگترین پاداش کسی که خدا و رسولش را دوست دار، قبول دعایش میباشد:
بنابراین وقتی به نوافل میپردازید خداوند شما را دوست دارد و وقتی خداوند شما را دوست داشت گوش و چشم شما میشود و تمام حرکات و سکنات شما بر اساس روش الهی خواهد بود. اما بزرگترین پاداش شما این است که دعایتان قبول واقع میشود به همین دلیل پس از آیهی روزه، فرموده است:
﴿ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(185)وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِي إِذَا دَعَانِي فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ(186)﴾
﴿و خداوند را به بزرگى بستاييد و باشد كه شكرگزارى كنيد * و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى كنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند.﴾
عید یکی از مناسبتهای اولیه برای صلهی رحم:
مهمترین موضوعات عید، صلهی رحم میباشد. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در آغاز دعوت خود و در ابتدای نبوت به صلهی رحم فرا خواند. امام مسلم از ابی امامه نقل میکند که گفت: عمرو بن عبسه سلمی گفت:(( كنت وأنا في الجاهلية أظن أن الناس على ضلالة، وأنهم ليسوا على شيء وهم يعبدون الأوثان فسمعت برجل بمكة يخبر أخباراً، فقعدت على راحلتي، فقدمت عليه، فإذا رسول الله صلى الله عليه وسلم مستخفياً، فتلطفت حتى دخلت عليه بمكة فقلت له: ما أنت ؟ قال: أنا نبي، فقلت: و ما نبي ؟ قال: أرسلني الله، فقلت: وبأي شيء أرسلك ؟ قال: أرسلني بصلة الأرحام، وكسر الأوثان، وأن يوحد الله لا يشرك به شيئ ))
(( و در زمان جاهلیت گمان میکردم که مردم گمراه اند و چیزی ندارند و همچنان به پرستش بتها میپردازند. شنیدم که مردی در مکه خبرهایی میآورد. بر مرکب خود سوار شدم و به نزد او رفتم. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم پنهان بود. خواهش نمودم تا به مکه نزد ایشان بروم و وقتی وارد شدم با ایشان گفتم: تو چه هستی؟ فرمود: من پیامبرم. گفتم: و پیامبر یعنی چه؟ فرمود: خداوند مرا فرستاده است. گفتم: برای چه چیزی تو را فرستاده است؟ فرمود: مرا فرستاده تا روابط خویشاوندی را تقویت نمایم و بتها را از بین برم و خداوند را به یگانگی بشناسانم که شریکی ندارد.))
ما در روز عید قرار داریم. عید اولین مناسبت برای برقراری صلهی رحم است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آن چنان که ابوذر غفاری رضی الله عنه بیان داشته است:
(( أوصاني خليلي بصلة الرحم وإن أدبرت ))
((دوستم مرا به صلهی رحم سفارش نموده است حتی اگر قطع کرده باشند.))
(( من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فليصل رحمه ))
((کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد صلهی رحم خود را به جا آورد.))
(( من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فليصل رحمه ))
((کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد صلهی رحم خود را به جا آورد.))
پاداش صلهی رحم در دنیا زود داده میشود و در آخرت نیز پاداش دارد:
این ارتباط، عبادتی زیباست. ما عبادات شعائری مانند نماز و روزه و حج وزکات داریم و نیز عبادات تعاملی مانند صلهی رحم داریم. صلهی رحم عبادتی زیبا و یکی از عبادههای ويژه است. یکی از علما میگوید: هیچ عبادتی پس از فرایض از صلهی رحم پاداش بیشتری ندارد. پاداش این عبادت در دنیا حتما داده میشود و در آخرت نیز پاداش دارد.بنابراین پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:
((هیچ عبادتی را خداوند زودتر از صلهی رحم پاداش نمیدهد.))
به کسی که این ارتباط را برقرار کند، وعدهی بهشت داده شده است، آن جا که پیامبر صلی الله علیه وسلم در یکی از خطبههایش فرمود:(( أهل الجنة ثلاث: ذو سلطان مقسط ـ متصدق، موفق ـ ورجل رحيم رقيق القلب لكل ذي قربى مسلم، وعفيف متعفف ذو عيال ))
((سه نفر اهل بهشتند: فرمانروای عادل و صدقه دهنده موفق و کامروا. مرد مهربان و نرم دل بر هر قوم و خویش و مسلمان. پرهیزکار پاک دامن که دارای فرزندان بسیار است.))
﴿ فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ (38)﴾
﴿پس حق خويشاوند را بده.﴾
﴿ فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ (38)﴾
﴿پس حق خويشاوند و تنگدست و در راهمانده را بده.﴾
﴿ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ (215)﴾
﴿از تو مى پرسند چه چيزى انفاق كنند [و به چه كسى بدهند] بگو هر مالى انفاق كنيد به پدر و مادر و نزديكان تعلق دارد.﴾
خویشان نیازمند اولین کسانی اند که سزاوار دادن صدقه اند:
بنابراین خویشان نیازمند اولین کسانیاند که سزاوار دادن صدقهاند:(( كان أبو طلحة أكثر أنصاريّ بالمدينة مالاً، وكان أحب أمواله إليه بئر حاء، وكانت مستقبلة المسجد وكان النبي عليه الصلاة والسلام يدخلها ويشرب من ماء فيها طيب، فلما نزلت لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون قام أبو طلحة إلى النبي عليه الصلاة والسلام فقال: يا رسول الله إن الله تعالى يقول: لن تنالوا البر حتى تنفقوا ما تحبون وإن أحب أموالي إلي بئر حاء وإنها صدقة لله أرجو برها وذخرها عند الله فضعها يا رسول الله حيث شئت فقال بخ بخ ذاك مال رابح ))
((ابو طلحه در ميان انصار در مدينه از همه بيشتر صاحب درختان خرما بود، و از همهی اموالش بيرحاء (باغچهی خرما) را دوست میداشت، که روبروی مسجد نبوی صلی الله عليه وسلم قرار داشت، رسول الله صلی الله عليه وسلم به آن داخل میگرديد و از آب شيرين آن مینوشيد.
انس رضی الله عنه گفت: چون اين آيه نازل شد ﴿ لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ﴾ ابوطلحه خدمت رسول الله صلی الله عليه وسلم آمده گفت: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم خداوند بر تو نازل نموده: لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ، و من از همهی مالم بئر حاء را بيشتر دوست میدارم، و آن برای خدا صدقه است، و از خداوند خير و ثواب آنرا میخواهم. پس آن را بجائی که خداوند برايت نشان داده بگذار. رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: به به، اين ماليست سودمند، اين ماليست سودمند.))
(( مَا بَقِيَ مِنْهَا ؟ قَالَتْ: مَا بَقِيَ مِنْهَا إِلَّا كَتِفُهَا،: قَالَ بَقِيَ كُلُّهَا غَيْرَ كَتِفِهَا ))
(( چقدر دیگر از آن مانده است؟ عائشه گفت: چیزی جز شانههایش نمانده است [بقیه را انفاق کردیم]. پیامبر فرمود: همه اش مانده به جز شانه هایش [انفاق نشده بود]))
واژهی ارحام به معنای:
1 ـ برادر دینی شما از خویشان شماست گرچه پیوند خویشی نداشته باشد:
کلمهی ارحام به چه معناست؟ گفت: خویشاوند دینی برادر دینی شماست. این یک مفهوم و معنای تازه است. برادر دینی شما. شخص مؤمن گرچه خویش شما نباشد و از کشوری دیگر باشد و یا از تابعیت دیگری باشد و یا به زبان دیگری سخن بگوید از خویشان شماست. خویشاوندی دینی شامل تمامی مسلمین میشود. خداوند میفرماید:﴿ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (10)﴾
﴿در حقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد.﴾
﴿ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ (22)﴾
﴿پس [اى منافقان] آيا اميد بستيد كه چون [از خدا] برگشتيد [يا سرپرست مردم شديد] در [روى] زمين فساد كنيد و خويشاوندی هاى خود را از هم بگسليد.﴾
2 ـ رحم به معنای خویشاوندی دور و نزدیک پدر ومادری [نسبی] :
معنای دوم رحم خویشاوندی دور و نزدیک از جانب پدر و مادر است. گستردهترین تعریف آن؛ یعنی خویشان دور و نزدیک از نسب پدری و مادری را شامل میشود.بنابراین پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:
(( من أعطي حظه من الرفق فقد أعطي حظه من خير الدنيا ))
((هر كس را كه بهرهاى از مدارا دادهاند، بدون شک بهرهاش را از خير دنيا و آخرت دادهاند.))
(( إن الصدقة لتطفئ غضب الرب وتدفع ميتة السوء ))
((صدقه خشم خداوند را فرو مینشاند و مرگ سخت را رفع میکند.))
موارد صلهی رحم خویشاوندی:
صلهی رحم به چه معناست؟ افرادی هستند که در سال فقط یک بار در عید نزد خویشان و فقیر خود میروند و حتی دوست ندارند آنان را در خانهی خود ببینند. یک کارت برایش میفرستد و به همین تمام میشود. این فرومایه ترین معنای صلهی رحم میتواند باشد. اولا صلهی رحم باید با همراهی مؤمنان انجام شود. تا زمانی که صلهی رحم به معنای خویشاوندی اهل ایمان باشد، همراهی مؤمنان، محبت مؤمنان، یاری مؤمنان، خیرخواهی مؤمنان، آزار نرساندن به مؤمنان، عدالت میان مؤمنان، انصاف در معامله با آنان، ادا کردن حقوق واجب آنان؛ مانند عیادت بیمار، همدردی با بینوایانشان، یاری ستمدیدگانشان، حقوق مردگان آنان مانند غسل و نماز و کفن و دفن آنان و غیره. همهی اینها حقوقی است که در گسترهی صلهی رحم شما قرار میگیرد. اما خویشاوندی خاص با دیدار کردن از آنان، احوالپرسی از آنان، خبر گرفتن از آنان، هدیه دادن به آنان، صدقه دادن به فقیرانشان، مدارا با ثروتمندانشان، احترام به بزرگانشان، و مهربانی با کودکانشان، و نیز با دعوت کردن آنان و پذیرایی خوب و تکریم آنان و مشارکت در شادیها واندوههایشان، برقرار میگردد.
اینها موارد صلهی رحم با خویشان بود. اما صله رحم با دعا برای خویشان، آرزوی نیک دلی برای آنان، حرص بر خیرخواهی آنان، دعوت آنان به راه راست، و امر به معروف و نهی از منکر میان آنان و آشتی میان آنان نیز حاصل میشود. اینها همه صلهی رحم است.
هم چنین با خوشرویی در هنگام دیدار، خوشرفتاری در برخورد، خوش کلامی در گفتگو، خوش رویی و دید و بازدید و نیکی به نیازمند و خوش اخلاقی و پند و اندرز دادن و خیرخواهی و همیاری در گرفتاریهایشان و عیادت بیماران و گذشت از اشتباهاتشان و آزار نرساندن به آنان صلهی رحم انجام میشود و معنای تمام اینها یعنی: نیکی کردن تا حد ممکن و دفع زیان و بدی تا حد امکان.
پس از عبادات فرض بزرگترین عبادت صلهی رحم است. این ارتباط، روابط را مستحکمتر میکند و همه را به اتحاد و یکپارچگی میرساند و بلکه خداوند امنیت اجتماعی را بر اساس خویشاوندی تضمین نمودهاست.
مؤمن باید از خویشان خود احوال پرسی نماید و با بهترین روش آنان را یاری رساند:
طبیعتا خویشان از نظر حالات، خوی وخلقها، سرشت و مقام و مرتبه با هم تفاوت دارند. برخی با کم راضی میشوند و کافی است سالی یک بار به دیدارشان بروید و یا با تلفن با آنان سخن بگویید و برخی دیگر دوست دارند از نزدیک و حضوری صله برقرار نمایند و برخی نیز از تمام این حقوق میگذرند و عذر خویشان را میپذیرد و برخی نیز تنها با دیدار دائمی و اهمیت همیشگی راضی میشوند. پس تعامل با آنان براساس این مقتضیات حسن صله را به ارمغان میآورد. هر خویشی یک خوی دارد. به طور خلاصه صلهی رحم به یکی از انواع تماسها از جمله؛ تماس تلفنی، پستی، نامه نگاری، و یا پیام کوتاه در حال حاضر، آغاز میشود.سپس به دیدار و احوالپرسی شخصی ختم میشود. افراد قوی وضعیف دارند. خویش توانا و خویش ناتوان. خویش ثرومند و خویش بینوا. قوی تر وثروتمندتر پس از دیدار باید به دلجویی معیشتی واجتماعی بپردازد و سپس به بهترین شکل ممکن به آنان یاری رساند. به خدا سوگند برادری از همین مسجد که برخی از خطبههای صلهی رحم را شنیده به من گفت که خویشی داشته که او را نمیشناخته است و سراغ او را گرفته و دیدارش رفته است. این خویش طبعا بزرگوار است. کارتی از خود به جا گذاشته است. وی او را ندیده است. با او تماس گرفته و آدرس خانهاش را گرفته و به دیدن او رفته است. این خویش وی فقیر و در یک زیر زمین در شمال زندگی میکرد. پنج فرزند داشت. پرسید این خانهی توست؟ به دنبال خانهای میگردم. در عرض یک ماه خانهای در طبقهی چهارم برای او پیدا نمود. به خدا سوگند این انسان تنها برای عمل به سفارش رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم از این خویش خود دیدن کرده است. این انسان بزرگوار بود و وقتی او را دید گفت این خانه برای شما و فرزندانتان مناسب نیست و در عرض یکی دو ماه خانهای برایش پیدا کرد و بهایش را خودش پرداخت.
هدف بزرگ صلهی رحم دلجویی مادی و معیشتی و دینی و تربیتی از خویشان است:
دلجویی از اوضاع زندگی و اجتماعی و سپس یاری به بهترین شکل و سپس گرفتن دست خویشان و هدایت آنان به سوی الله و واداشتن آنان به پیروی از فرامین الهی و اطاعت از او، اینها تاجی است که صلهی رحم بر سر میگذارد و اگر این ارتباط برقرار باشد هدف بزرگ صله رحم نیز محقق میشود.باید از اوضاع زندگی، اجتماعی، تربیتی و علمی آنان کسب اطلاع کنید. شاید پسرشان نیازمند پرداخت قسط دانشگاه خود باشد. پسرشان با هوش و با استعداد است. پس از کسب اطلاع به برآوردن این نیازها میپردازید. پس از آن خویشان را به خدا دعوت میکنید. به خدا سوگند برادری را میشناسم. درب خانهی خواهرش را زد و صدای فریاد دعوا میان او و شوهرش را شنید که بر سر هزینهی پوشاک دخترش با هم اختلاف داشتند. شوهر درآمد اندکی دارد و و بنابراین خاموش مانده بود و زن صدایش را بر شوهر بلند نمود. وقتی برادر وارد شد علت را پرسید؟ مسألهی سیصد لیره در ماه بود. داستان به بیست سال پیش بر میگردد. برادر گفت این بر عهدهی من خواهرم و هر ماه سیصد لیره برای هزینههای دختران میفرستم. این برادر میگوید پس از شش ماه از من خواست برایشان کلاس هفتگی برگزار کنم. من با خودم گفتم من که دعوتگر نیستم. در حال از آیات قرآن، حدیث، داستان و احکام فقهی برایشان حاضر نمودم. او دختران خودش و دختران خواهرانش یعنی محارمش را جمع نمود. به من گفت: اولین دختری که حجاب برگرفت دومی و سومی و پنجمی نیز حجاب گرفتند. همگی ازدواج کردند. این صلهی رحم است و باید به دیدار خویشان خود بروید. از آنان دلجویی کنید. از نظر مالی به او کمک کنید. از نظر تربیتی و دینی و علمی با او همکاری کنید.
نتایج صلهی رحم:
بنابراین به اولین گفته و اولین آیه در اولین سوره و اولین چیزی که در قرآن آمده است گوش فرا دهید: جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴾
﴿ بخوان بنام پرودگارت ذاتی که تو را آفرید . اوانسان را از تکه خونی آفرید. بخوان پرودگار باشرافت را ﴾ سپس رسول خدا صلی الله علیه وسلم با این آیات در حالی که قلبش میلرزید
بر گشت و بر خدیجه بنت خویلد رضی الله عنها وارد شد و گفت: (مرا بپوشانید مرا بپوشانید) (حاضرین ایشان را) پوشاندند تا این که ترس و وحشت از ایشان دور شد سپس (ماجرا را) به خدیجه گفت و او را از جریان با خبر نمود و گفت:من واقعا بر خویش احساس خطر نمودم. خدیجه گفت: نه هرگز، [تا آن زمان قرآنی نیامده بود و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم حدیثی نگفته بود و اولین مرتبه در این مورد بود] آن گونه که فکرمی کنی نیست، سوگند به خدا که تو را خداوند هر گز خار و رسوا نخواهد نمود، زیرا تو صله رحم را برقرار میداری، و مشکلات را بدوش میکشی، مستمندان را کمک میکنی، و از مهمانان پذیرائی میکنی، و در دوران سختیهای، حق را یاری میکنی.))
(( إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ، حَتَّى إِذَا فَرَغَ مِنْ خَلْقِهِ قَالَتْ الرَّحِمُ: هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنْ الْقَطِيعَةِ، قَالَ: نَعَمْ، أَمَا تَرْضَيْنَ، يعني أيتها الرحم، أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَكِ، وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَكِ ؟ قَالَتْ: بَلَى يَا رَبِّ، قَالَ: فَهُوَ لَكِ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: فَاقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ :
﴿ فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن تَوَلَّيۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ ﴾
((وقتی که خداوند مخلوقات را آفرید و از آن فارغ شد، صلهی رحم گفت: این مقام کسی است که از قطع رحم به تو پناه میبرد؟ فرمود: بله. آیا نمیپذیری که به آن کس که به تو میپیوندد بپیوندم و بگسلم با آن کس که از تو میگسلد؟ گفت: بله، ای پروردگار. خداوند فرمود: پس این چیز برای تو محقق است. پیامبر فرمود: اگر میخواهید این آیه را بخوانید:
آیا اگر (از قرآن و برنامهی اسلام) رویگردان شوید، جز این انتظار دارید که در زمین فساد کنید و پیوند خویشاوندی میان خویش را بگسلید؟»))
((رحم(خويشاوندی) بر عرش معلق و آويزان بوده و میگويد آن كه مرا پيوسته دارد خدا او را پيوسته دارد و آن كه مرا میبُرد خدا او را ببُرد))
صلهی رحم یعنی محبت به خانواده و گسترش روزی و برکت در عمر، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:(( تَعَلَّمُوا مِنْ أَنْسَابِكُمْ مَا تَصِلُونَ بِهِ أَرْحَامَكُمْ ، فَإِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ مَحَبَّةٌ فِي الْأَهْلِ ، مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ ، مَنْسَأَةٌ فِي أَثَرِهِ ))
((اصل و نَسَب و فامیل خود را به اندازهای که صله رحم برآن متوقف است بشناسید همانا صله رحم اجل را به فراموشی سپرده و موجب فزونی مال میشود و خشنودی خداوند را به دنبال خواهد داشت.))
عمر را زیاد میکند یعنی برکت در عمر میدهد و با اعمال نیک آن را میآراید و در حدیث آمده است:(( مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُبْسَطَ لَهُ فِي رِزْقِهِ وَيُنْسَأَ لَهُ فِي أَثَرِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ ))
((کسی که دوست دارد روزیاش زیاد شود و خشنودی خداوند را در پی داشته باشد پس صلهی رحم به جا آورد.))
صله انگیزهای برای والایی مقام وصل کننده و سبب ذکر خیر:
صلهی رحم نشانهی بزرگواری، دور اندیشی، خوش ذاتی، وفاداری است و بنابراین گفته شده: کسی که خانوادهاش از او بیزاراند برای تو نیز شایسته نیست. مبادا با انسانی شریک شوید که مادر وپدرش او را عاق کرده باشند. اگر او خیر ونفعی داشت برای پدر و مادرش میداشت. هرگز با کسانی که قطع رحم میکنند مشارکت نکنید. کسی که با خانوادهاش نیست یا شما هم نخواهد بود. کسی که از خانوادهاش حمایت نکند از شما نیز حمایت نخواهد کرد. افراد آگاه و با بینش به صلهی رحم میپردازند.اکنون این صله ادعایی برای والایی بخشی به وصل کننده و سبب ذکر خیر اوست و باعث گسترش محبت میشود. صلهی رحم دوستی را تحکیم میبخشد و محبت را افزون میکند و پیوندهای خویشاوندی را محکم میکند و کینه و بغض را از بین میبرد و در آن آشنایی و ارتباط و احساس خوشبختی نهفته است.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از هر کس بیشتر به صلهی رحم میپرداخت:
در صلهی رحم به جایی رسید که در گذر تاریخ ضرب المثل شد. دنیا از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم کسی را بهتر در این مورد سراغ ندارد. پسر عمویان و خویشان او بر علیه او شوریدند و او را از مکه بیرون نمودند و او را طرد کردند و دشنام دادند و آزار رساندند و در جنگها بر علیه او جنگیدند و در ملأ عام با او گلاویز شدند و در جنگهای نظامی و تبلیغاتی و اقتصادی بر علیه او نبرد کردند. وقتی پیروز شد: فاتحانه به مکه وارد شد و تمام بزرگان، الله اکبر گویان تحت امر او ایستادند.ده هزار شمشیر آخته منتظر دستور او بودند. فاتحان معمولا وقتی جایی را فتح میکنند آن را با خاک یکسان میکنند. فرمود: فکر میکنید با شما چکار خواهم کرد؟ گفتند برادری مهربان و برادرزادهای مهربان. فرمود بروید که شما آزاد هستید. این بهترین ووالاترین مثالی است که کسی میزند که بیست سال از قریش آزار دیده است. جنگها و کشتارها وخون ریزیها و آزار وشکنجهها واهانتها دیده است اما وقتی بر آنان غلبه یافت و پیروز شد همهی آنان را بخشید.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پسرعمویی به نام ابوسفیان بن حارث داشت. خبر پیروزی را شنید. او پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را آزار داده بود و دشنام گفته بود و با او جنگیده بود. این مرد فرزندانش را برداشت و از مکه بیرون رفت. علی بن ابی طالب او را در راه دید. گفت: ای ابوسفیان! به کجا میروی؟ گفت: با کودکانم میروم به بیابان تا از تشنگی و گرسنگی بمیرم! به خدا اگر دست محمد صلی الله علیه وآله وسلم به من برسد مرا با شمشیر تکه تکه خواهد کرد! علی –که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را میشناخت- گفت: اشتباه میکنی ای ابوسفیان! پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از هر کسی بیشتر صله رحم به جا میآورد، از همه مهربانتر است و از همه بزرگوارتر است. به سوی او بازگرد و به او ایمان بیاور تا در امان بمانی. و چیزی را که برادران یوسف به او گفتند به ایشان بگو:
﴿ تَا للَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴾
﴿به خدا سوگند كه واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاكار بوديم.﴾
﴿ تَا للَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴾
﴿به خدا سوگند كه واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاكار بوديم.﴾
﴿ لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴾
﴿گفت امروز بر شما سرزنشى نيست خدا شما را مى آمرزد و او مهربانترين مهربانان است.﴾
ابوسفیان بن حرب دربارهی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چه میگوید؟ میگوید: ای پسر برادرم، چقدر تو خویشاوندی را به جا میآوری؟ چقدر تو مهربانی؟ چقدر تو حکیمی؟ چقدر تو خردمندی؟
عید بهترین مناسبت برای دلجویی از نزدیکان و دیدار آنان و یاری و اکرام آنان است:
این موضوع بسیار گسترده است ولی من فکر میکنم عید بهترین مناسبت برای دلجویی از نزدیکان و دیدار و یاری و اکرام آنان است. میفرماید:(( إنما ترزقون وتنصرون بضعفائكم ))
((شما فقط به سبب ضعیفانتان پیروز میشوید و روزی میخورید.))
(( إنما ترزقون وتنصرون بضعفائكم ))
((شما فقط به سبب ضعیفان تان پیروز میشوید و روزی میخورید.))
رسول کریم معلم اول در آموزش معنای صلهی رحم به مردم بود:
داستانی دیگر که خواهر رضاعی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نزد او میآید که دهههایی از او دور بوده است. او نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میآید و ایشان او را نمیشناسد و او نیز ایشان را نمیشناسد. او از حلیمهی سعدیه شیر خورده است و وقتی خبر نبوت پیامبر به او رسید و شنید که او به بالاترین مقامی رسیده که تا کنون شنیده گفت به خدا سوگند من خواهر رضاعی او هستم. او در بادیهی بنی سعد در طائف خبر پیروزیاش را میشنود. میآید تا به برادر رضاعی خود درود بفرستد. در حالی که ایشان صلی الله علیه وآله وسلم زیر درخت نشسته و شمشیرها دور ایشان را گرفته و در حال تقسیم غنایم میان عربها بود. او اجازه خواست. اصحاب به او گفتند: تو کی هستی؟ گفت: من خواهر رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم هستم. آنان شگفت زده شدند. من شیماء بنت حارث هستم و حلیمه ما را شیر داده است. آنان به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خبر دادند. ایشان خویشاوندی را به یاد آورد و برخاست. یاران خود را رها کرد و برای استقبال از او بلند شد. تا در راه او را ببیند. پس از مدتها چون برادری به خواهرش خوش آمد گفت. پس از تنهایی و سرگردانی او را نزد خود آورد و نشاند و سایه بانی برایش تهیه نمود.تصور کنید پیامبر انسانها و معلم بشر و فرو ریزندهی کیان بت پرستی حال پیرزنی را که خواهر رضاعی اوست، سایه میکند. مردم را به کار خودشان وا میگذارد و از خواهر خود استقبال میکند و از او دلجویی مینماید و میفرماید: ای خواهر حالت چطور است؟ میخواهی نزد من بمانی یا میخواهی با خانواده ات زندگی کنی؟ او میگوید: من خانوادهام را ترجیح میدهم و ایشان اموالی را به او میبخشد وصد شتر به او میدهد تا معنای صلهی رحم را به مردم بیاموزد.
ای سرورم، ای آن که رحمت در قلب تو بود و ای آن که عدالت قانون تو و محبت فطرت تو بود و ای آن که والایی شغل تو بود و مشکلات مردم پرستش و عبادت تو بود. ای سرورم ای رسول خدا ای آن که زندگی آوردی و بخشیدی و نگرفتی و ای آن که تمام هستی را پاک و مقدس نمودی. مسائل بشریت را حل و فصل نمودی و ای آن که عقل سالاری را گسترش دادی و از قطع خویشاوندی باز داشتی. ای آن که برتری تو باعث شد یکی از همه برتر باشی و در میان همه تنها در گرانبها زیستی.
قبل از آن که شما را محاسبه کنند خودتان خود را محاسبه کنید و قبل از آن که اعمال شما سنجیده شود خودتان اعمالتان را سبک و سنگین کنید و بدانید که فرشتهی مرگ از ما عبور کرده و به سراغ کسی دیگر رفته است و بالاخره از بقیه عبور خواهد کرد و به سوی ما خواهد آمد و باید به هوش باشیم. زیرک کسی است که نفس خود را زیر پا گذاشته و برای بعد از مرگ خویش کار کند و ناتوان کسی است که هوای نفس خود را پیروی کند و از خداوند آرزوهای دور و دراز داشته باشد. سپاس خداوند جهانیان را.
* * *
خطبهی دوم:سپاس خداوند جهانیان را و درود بر سرورمان محمد صلی الله علیه وآله وسلم و یاران گرامی و بزرگوارایشان و اهل بیت پاک و مطهرش.
علل قطع صلهی رحم فراوان است از جمله:
علل قطع صلهی رحم .1 ـ ناآگاهی از عواقب قطع صله رحم و نا آگاهی به فضایل آن:
نخست: ناآگاهی از عواقب قطع صله رحم و نا آگاهی به فضایل آن. ناآگاهی و جهل دشمن انسان است. اطلاع از نتایج امور و پیامدهای آن بزرگترین عامل و انگیزهی صلهی رحم است .2 ـ تقوای کم:
دوم: ضعف در تقوا و پرهیزگاری. شخصی ثروتمند شده و به مقام بالایی میرسد اما از انتساب به خانوادهاش شرم دارد. باری شخصی ثروتمند، پدر پیرش نزد وی آمده بود. به اطرافیان گفته بود این کارگری است برای ما کار میکند. وی از معرفی پدرش شرم داشت.3 ـ قطع رابطهی طولانی:
سوم: قطع رابطهی طولانی مدت و نرفتن به دیدن یکدیگر باعث تنهایی و گوشه نشینی میشود.4 ـ برخورد تند:
چهارم: برخورد تند. وقتی کسی یکی از نزدیکان خود را میبیند و با او برخورد تندی میکند که وی تحمل آن را ندارد. بنابراین آنان او را نمیپسندند. اما تحمل این برخورد و رفتار تند او و خوش رویی با وی از جمله عوامل ایجاد صلهی رحم است.5 ـ زحمت بیش از توان به خود دادن:
پنجم: هزینههای خارج از توان. وقتی مهمانی میدهید و دعوتی بیش از توان خود تدارک میبینید این امر باعث میشود از صلهی رحم خوشتان نیاید. خیر، به اندازهی توان تقدیم آنان کنید. به ما دستور داده شده هر چه داریم با همان پذیرایی کنیم. وقتی خودتان را بیش از حد توان به زحمت بیندازید از صلهی رحم خوشتان نمیآید. شخصی که خود را به زحمت فراوان میاندازد از دعوت نمودن او میترسید؛ زیرا در آن حد قادر به پذیرایی از او نیستید.افرادی هستند که وقتی خویشانش نزد او میروند اهمیتی نمیدهد. با لباسهای کثیف و نامناسب ظاهر میشود و احوالپرسی میکند؟ چقدر در ماه حقوق دارید؟ با کسر شأن طرف از او میپرسد. طبیعتا دیگر آن شخص به دیدار این فرد نمیآید. اگر احترام مهمان را داشته باشید و به او خوش آمد بگویید و بگویید خوش آمدی خانه را نورانی نمودی این درست است. پس در دیدار نیز ستم وجود دارد که باعث قطع صله رحم میشود.
6 ـ انسان ثروتمند بخیل صلهی رحم را سرباری برای خود میداند:
ششم: ثروتمند بخیل صلهی رحم را سربار میداند.علل فراوانی وجود دارد. تأخیر در تقسیم میراث، باعث قطع صلهی رحم میشود. تقسیم نمیکنند. دختران شوهران نیازمندی دارند و به این میراث نیازمنداند. برادران که اموال در دستشان است در تقسیم آن تأخیر میکنند و بعد از مدتی میبینید که میان خواهران وبرادران به خاطر تاخیر در تقسیم میراث کینه ودشمنی بوجود آمده است.
7 ـ مشارکت میان خویشان و نزدیکان:
هفتم: مشارکت میان خویشان و نزدیکان. مشکلی بزرگ میان خویشان و نزدیکان به وجود میآید و به گمان زیاد باید در نتیجهی آن منتظر مشکلات بزرگتری بود.به هر حال این صلهی رحم یکی از بزرگترین عبادات است که به مناسبت عید آغاز میشود و پس از آن نیز ادامه مییابد.
دعا:
ما را در زمره كسانى كه هدايت فرمودهاى هدايت فرما و از آنان كه عافيت بخشيدهاى قرار ده و ما را مورد مهر قرار ده در ميان آنان كه بايشان مهر ورزيدى و به آن چه را كه بر ما ارزانى داشتهاى بركت عطا فرما، و ما را از شرّ حكمى كه براى معصيتكاران مقرّر داشتهاى حفظ كن، زيرا توئى كه فرمان مىدهى و كسى را بر تو فرمانى نيست و همانا خوار نگردد آن كه تواش مورد مهر قرار داده و دوست خود گرفتهاى، و عزيز و محترم نباشد آن كه او را دشمن داشتهاى، والا و بزرگ و رفيعى اى پروردگار ما و در آن چه فرمان دادی سپاس میگزاریم. از تو آمرزش میخواهیم و به درگاه تو توبه میکنیم.خداوندا ما را به کارهای نیک رهنمون باش که تنها تو ما را به کارهای نیک ره مینمایی. خداوندا ما را به اخلاق نیک مزین نما که تنها تو بهترین آن را میدانی و رهنمایی.
دین ما را برای ما نیک بفرما که این دین عصمت ایمان ماست و دنیای ما را نیک بگردان که ما را در آن زندگی است. و آخرتمان را نیک بدار که بازگشت ما به آن جاست و از همه چیز در زندگی برای ما خیر قرار بده و مرگ را بر ما آسان کن ای سرور ما ای مولای ما ای پروردگار جهانیان. بار خدایا با حلال خود ما را از حرام بی نیاز کن و با طاعت خود ما را از نافرمانی حفظ بفرما و با فضل و کرم خویش ما را از غیر خود بی نیاز بفرما. بار خدایا با فضل و رحمت خود کلمهی حق و دین را والایی ببخش و اسلام را پیروز گردان و مسلمانان را عزیز بفرما و آنان را در سراسر جهان یاری نما و در تمام روی زمین ای پروردگار جهانیان یاری گر ما باش. خداوندا قدرت خود را با عذاب بر دشمنانت به ما بنما ای بزرگوارترین بزرگواران.