حالت سیاه
22-11-2024
Logo
خطبه‌های عید 12 - خطبه عيد سعيد فطر در سال 1428هـ - 2007م: خ1- معانی الله اکبر (آشتی)، خ2 - دعوت به خدا در محدوده‌ی آگاهی‌تان فرض عین است.
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

خطبه‌ی اول:
الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر كبيرا، والحمد لله كثيرا، وسبحان الله وبحمده بكرة وأصيلا .
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد راستین وعده‌ی امانت‌دار.

عيد فطر:

تكبيرات عيد:

ما در عید فطر هستیم و عید فطر و تکبیراتش در قرآن کریم آمده است. خداوند می‌فرماید:

﴿ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىوَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍفَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَوَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾
(ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است [كتابى ] كه مردم را راهبر و [متضمن] دلايل آشكار هدايت و [ميزان] تشخيص حق از باطل است پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مى‏ خواهد و براى شما دشوارى نمى‏ خواهد تا شماره [مقرر] را تكميل كنيد و خدا را به پاس آن كه رهنمونتان كرده است به بزرگى بستاييد و باشد كه شكرگزارى كنيد.)

(بقره)

حقایق مهم:

حقیقت نخست: کسی که گمان نکند خداوند او را پس از رمضان بخشیده روزه‌اش نقص دارد:

ای برادران بزرگوار، وارد شده کسی که در عرفات بایستد و گمان نکند که خداوند او را بخشیده است حج او پذیرفته نیست. به همین ترتیب کسی که ماه رمضان را از روی ایمان و پایبندی روزه گرفته و نماز شب به پا داشته، مقایسه می‌شود که اگر گمان نکند خداوند او را از آتش نجات می‌دهد و تمام گناهان میان او و خود را می‌آمرزد در روزه‌اش نقص وجود دارد. این حقیقت نخست.

حقیقت دوم: تکبیر میان حقیقت و تلفظ محض:

حقیقت دوم این است که ما در عید تکبیر می‌گوییم و همچنین در عید قربان نیز تکبیر می‌گوییم ولی این کلمات بزرگ در اسلام گویا در آخر زمان معنایش را از دست داده است.
معنای: الله اکبر چیست؟

معنى تكبير و حقيقت آن:

یک زبان گویا داریم و یک زبان حال داریم. میان دو زبان تفاوت بسیاری است.

معنى نخست:

معنای: الله اکبر، یعنی: تنها خدا خودش را می‌شناسد. تنها الله خودش را می‌شناسد. هر چقدر خداوند را شناختید، در علم به خدا مهارت یافتید، نام‌های نیک خداوند را مطالعه نمودید، هر چقدر تلاش کنید باز هم آن طور که باید نمی‌توانید خداوند را بشناسید؛ زیرا تنها خداوند خودش را می‌شناسد. حتی پیامبران نیز آن طور که باید خداوند را نشناخته‌اند. حتی سرور پیامبران و فرستادگان و سیدنا محمد صلی الله علیه وآله وسلم که به سدره المتنهی رسید، والاترین مخلوقی که خداوند را شناخت اما شناخت حقیقی برای انسان‌ها نیست. این معنای الله اکبر است. پس اگر گفتید: الله اکبر یعنی خداوند بزرگتر از آن است که شما می‌شناسید. هر چند که او را بشناسید و به او روی آورید و در علم مهارت داشته باشید به شناختی که باید نمی‌رسید. این معنای نخست.

معنى دوم:

حقیقت تلخ هزار بار بهتر از گمان آرامش بخش است:

معنای دوم مهم است، انسان می‌گوید: الله اکبر، در عیدین، شما را معطل نمی‌کنم و حقیقت تلخ را به شما می‌گویم:
کسی که به مسلمانان خیانت می‌کند و به آنان آسیب می‌رساند یا از آنان باجگیری می‌کند یا به ناحق از طریق خیانت از آنان چیزی می‌ستاند. کسی که خیانت می‌کند به مسلمانان نگفته است: الله اکبر، حتی یک بار، حتی اگر هزار بار با زبان گفته باشد. چرا؟ زیرا بدون آن که احساس کند باور دارد که این مبلغی را که با ستم و دشمنی به حساب سلامت مسلمانان گرفته است؛ نزد او از خداوند بزرگتر است. بنابراین: وقتی الله اکبر می‌گوید دروغ می‌گوید.
کسی که از یک مخلوق اطاعت می‌کند و از خالق نافرمانی می‌کند؛ حتی یک بار هم الله اکبر نگفته است، حتی اگر هزار بار به زبان بیاورد.
کسی که با باجگیری از مردم آنان را به وحشت می‌اندازد؛ حتی یک بار هم الله اکبر نگفته است، حتی اگر هزار بار به زبان بیاورد.
کسی مالی را به ناحق بگیرد و بداند ناحق است؛ حتی یک بار هم الله اکبر نگفته است، اگر هزار بار به زبان آورده باشد.
زبان گویا را رها کنید، در جهان اسلام یک میلیارد و پانصد میلیون مسلمان وجود دارد کسی را نمی‌بینید که آن چه از دین می‌داند را ضرورتا انکار کند اما کارهای مسلمانان خبر از این نمی‌دهد. کسی که از گناه خروج همسر با لباس نامناسب خشنود است و به مسجد می‌آید و می‌گوید: الله اکبر، نگفته است: الله اکبر، حتی یک بار، اگرچه که هزار بار به زبان آورده باشد؛ زیرا با عقل درونیاش دیده است که خشنود کردن همسرش برایش مهمتر از خشنود ساختن خداوند است.
مرا ببخشید، حقیقت تلخ هزار بار بهتر از توهم آرامش بخش است؛ زیرا خداوند ما را رها کرده است. مسلمانان به بن بست رسیده‌اند. به حدی رسیده‌اند که کسی به آنان اهمیتی نمی‌دهد. هر روز در اخبار خبر کشته شدن صد نفر یا دویست نفر را می‌شنوید و این خبر عادی شده است. اگر قدرتمندی دستگیر شود دنیا به هم می‌ریزید ولی روزانه اگر پانصد نفر کشته شوند؛ یک نفر هم سخنی نمی‌گوید، اعتراضی نمی‌کند، محکوم نمی‌نماید و ناراحت نمی‌شود. این طبیعی شده است. دستورات الهی را خوار شمرده‌ایم و اکنون او ما را خوار کرده است. کلمات والای اسلام معنای خود را از دست داده است. از جمله: الله اکبر.
خیانت در خرید و فروش به طرز باور نکردنی درحالی که خیانت کاران روز عید به مسجد می‌آیند. و می‌گویند: الله اکبر، و به خدا حتی یک بار هم الله اکبر نگفته‌اند زیرا باور دارند که این سود حاصل از خیانت برایشان از الله بزرگتر و مهم‌تر است. این یک حقیقت است. دستورات الهی را خوار نموده‌ایم و خداوند ما را خوار کرده است. پس تا به کی این سخنان را رد و بدل کنیم: لا إله إلا الله، کلمه‌ی توحید معنایش را از دست داده است.
آیا باور دارید که خداوند همه چیز را در اختیار دارد؟
آیا باور دارید که روزی شما به دست خدا است و از راه دروغ، خیانت، و نیرنگ و جعل به دست نمی‌آید؟
آیا باور دارید که خداوند بسیار قادر و تواناست است، پس نفاق نداشته باشید، آیا باور دارید که همه چیز در اختیار او است پس به دیگران امید نبندید؟
این معنای الله اکبر است، خداوند از هر چیزی بزرگتر است، آیا باور دارید که روزی شما تنها به دست اوست پس کاری که بیشتر مردم می‌کنند، نکنید.
مسلمانان زیادی نمایندگی شرکت‌هایی را دارند، وکیل شرکت می‌آید و نماینده‌ی شرکت می‌آیند و آنان را به رستوران می‌برد و شراب درخواست می‌دهد و به او می‌دهند و در روز عید به مسجد می‌آیند و می‌گویند: الله اکبر، به خدا حتی یک بار الله اکبر نگفته‌اند حتی اگر هزار بار آن را به زبان آورده باشند.
کسی که دختران را از ارث محروم می‌کند در حالی که شریعت آن را روا داشته است؛ حتی یک بار هم الله اکبر نگفته است، اگرچه هزار بار به زبان آورده باشد.

 

(( إن الرجل ليعبد الله ستين عاماً، ثم يضر في الوصية فتجب له النار ))
((کسی شصت سال خداوند را عبادت میکند سپس در وصیت خود ناحقی میکند و آتش بر او واجب می‌شود.))

[ روایت منقول ]

ما کجاییم؟ در خانواده‌ها ستم‌هایی روا می‌داریم که تنها خدا می‌داند. ستم به همسر، فرزندان، محرومیت دختران و ستم به شریکان. کوه‌ها از عبارت الله اکبر به خود می‌لرزد. خداوند می‌فرماید :

﴿ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ ﴾
(اگر اين قرآن را بر كوهى فرو مى‏فرستاديم يقينا آن [كوه] را از بيم خدا فروتن [و] از هم ‏پاشيده مى‏‌ديدى.)

(حشر)

می گویید: الله اکبر، باور دارید که این مال حرام از خداوند بزرگتر است. باور دارید که این موضعگیری منافقانه مناسب است و حکمت همین است، و باعث سلامتی‌ات می‌شود. کسی که ستمکاری را یاری کند خداوند وی را بر او مسلط می‌کند. باور ندارید خداوند با شما است. می‌فرماید:

﴿ قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَى * قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى﴾
(آن دو گفتند: پروردگارا ما مى‏‌ترسيم كه [او] آسيبى به ما برساند يا آن كه سركشى كند * فرمود مترسيد من همراه شمايم مى‌شنوم و مى‏بينم.)

(طه)

فرعون را نمی‌شناسید. اگر خداوند با شما باشد چه کسی بر علیه شما است؟ و اگر بر علیه شما باشد چه کسی با شما است؟
در روایت آمده است: «هر بنده‌ای که تنها به من متوسل شود؛ من این را از نیت او می‌دانم. اگر ساکنان آسمان‌ها و زمین بر او تنگ گیرند من از میان آن‌ها برایش راه نجاتی ایجاد می‌کنم و هر مخلوقی که به جای من به مخلوقی متوسل شود من این را از نیت او می‌دانم و زمین را از زیر پاهایش بر می‌دارم و اسباب آسمان را از او می‌گیرم».
توحید کجا است، دیدگاه شما به این که معبودی جز الله وجود ندارد کجا است؟ هیچ بخشنده، گیرنده، عزت بخش، خوارکننده، بالابرنده، پایین کشاننده، زیان رساننده و سود رسانی به جز خداوند نیست.
آیا به ذهن هیچ کدام از شما نرسیده که دلیل خواری ما چیست؟ نقص خطرناکی در عقیده و رفتار و عادات و رسوم ما وجود دارد. چگونه رمضان ماه روابط اجتماعی، ماه دعوتی‌ها و فقط ماه تلویزیون می‌شود. عبادات کجا است. آشتی با خدا، توبه‌ی نصوح، قرآن کریم کجا است؟ ایشان صلی الله علیه وآله وسلم قرآن متحرک بود. از سیده عائشه درباره‌ی اخلاق ایشان پرسیدند، گفت: اخلاقش قرآنی بود.
کجا است مسلمان پایبند متعهد خویشتن داری که حدود الهی را مراعات کرده و در راه خدا سرزنش کسی برایش مهم نیست؟
به آن چه می‌گویم دقت کنید برای بار آخر می‌گویم: کسی که بگوید: الله اکبر، و باورش این باشد که داشته‌هایش از خداوند بزرگتر است، اموال، یا خشنودی کسی یا موضگیری سالم ولی خداناپسندانه، چه موضعگیری باشد چه مال یا انسان، خشنودی او را از خداوند بالاتر دیدید حتی یک بار هم نگفتید الله اکبر اگرچه هزار بار به زبان آورده باشید. این نکته‌ی اول.
نکته‌ی دوم، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ ﴾
(پس از خدا پروا داريد و با يكديگر سازش نماييد.)

(انفال)

ایام عید برای آشتی مناسب است:

ایام عید روزهای آشتی است، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید:

(( إياكم وفساد ذات البين، إنها الحالقة، لا أقول: حالقة الشعر، ولكن: أقول حالقة الدين ))
((مبادا میانه‌ای را به هم زنید، این امر بُرنده است، نمی‌گویم برنده‌ی مو، بلکه: می‌گویم: بُرنده‌ی دین است.))

[ ترمذي ]

سطوح آشتی:

عید فطر مناسبتی اساسی برای آشتی است. آشتی سه سطح دارد:
با توبه‌ی نصوح و با اطاعت کامل و با تقرب به او با عبادات مستحبی و اعمال نیکو با خدا آشتی کنید.
با حلالیت طلبی، عذرخواهی، ادای کوتاهی‌های انجام شده در حق دیگران، با آنان آشتی کنید
سپس میان مؤمنان آشتی برقرار کنید. این معنای این سخن الله است:

﴿ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ ﴾
(پس از خدا پروا داريد و با يكديگر سازش نماييد.)

(انفال)

عید فطر مناسبت بزرگی برای آشتی است،

(( إياكم وفساد ذات البين، إنها الحالقة، لا أقول: حالقة الشعر، ولكن أقول: حالقة الدين ))
((مبادا میانه‌ای را به هم زنید، این امر بُرنده است نمی‌گویم برنده‌ی مو، بلکه: می‌گویم: بُرنده‌ی دین است.))

[ ترمذی ]

روزهای عید مناسب صله‌ی رحم است:

یک نکته‌ی دیگر، عید مناسبتی برای صله‌ی رحم است. احادیث شریف زیادی تأکید کرده است که صله‌ی رحم، روزی را زیاد و عمر را طولانی می‌کند، مرگ را به تأخیر می‌اندازد. به این معنا که خداوند متعال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را دستور فرمود:

﴿ وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ﴾
(و خويشان نزديكت را هشدار ده.)

(شعراء)

مانعی میان شما و خویش شما نیست. از این اعتماد استفاده کرده و او را به سوی خدا بکشانید.

این چیزی است که در دیدار خویشان اتفاق می‌افتد:

صله‌ی رحم در روزگار ما چگونه شده است؟ دیدارهایی که تنها تعارف است. بازدید کننده به حالت‌های زندگی و سلامت و امور تربیتی و دینی خویش خود توجهی نمی‌کند. به خرج ها و ریخت و پاش‌ها، میزان اموال و سفرهایش می‌نازد. همان طور که می‌دانید سخن گفتن تأثیری ندارد و فراموش نکنید که:

(( مَا مِنْ قَوْمٍ يَقُومُونَ مِنْ مَجْلِسٍ لَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ فِيهِ إِلَّا قَامُوا عَنْ مِثْلِ جِيفَةِ حِمَارٍ، وَكَانَ لَهُمْ حَسْرَةً ))
((هیچ گروهی نیست که از مجلسی بر می‌خیزند که در آن خدا را یاد نمی‌کنند، جز مانند آن که گوئی از بالای نعش الاغی برخاسته‌اند و برای شان حسرت و افسوس است.))

[ ابو داود از ابوهريره ]

سخن از دنیا و قیمت‌ها است. سخن از جریان‌های دنیا است. سخنی که انسان را به اندوه و امید و ناکامی وا می‌دارد. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید:

(( لَا يَقْعُدُ قَوْمٌ يَذْكُرُونَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ إِلَّا حَفَّتْهُمْ الْمَلَائِكَةُ، وَغَشِيَتْهُمْ الرَّحْمَةُ، وَنَزَلَتْ عَلَيْهِمْ السَّكِينَةُ، وَذَكَرَهُمْ اللَّهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ ))
((هيچ گروهی نمی‌نشينند که ذکر خدا را نمايند، مگر اين که ملائکه آنان را احاطه نموده و رحمت آنها را می‌پوشاند و بر ايشان آرامش و سکون فرود آيد و خدای تعالی آن ها را در بين کسانی که نزد اويند، ياد فرمايد.))

[ مسلم از ابوهريره ]

مسلمان سه روز عید را غالبا در دیدار با خویشان خود می‌گذراند. پس در سخنی که می‌خواهید بگویید بیندیشید. چه سخنی است؟ خداوند را به آنان بشناسانید. آیات الهی را برایشان بیان کنید. آیات هستی و تکوینی و قرآنی و کمالات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را برایشان بیان کنید. سنت مطهر ایشان، علمای ربانی عامل، این شکوه بزرگ، این دین قوی، این راه راست و آخرت را به یاد آنان بیندازید. سه روز از زندگی‌تان را به دیدارهای تکراری می‌گذرانید. از چه می‌گویید؟ از موارد تکراری که همه می‌دانند. خبری به آنان می‌دهید که تمام آژانس‌های خبری آن را گفته‌اند. همه این خبر را شنیده‌اند. از این سخن چه سودی برده‌اید؟
مناسبت عید مناسبتی برای دعوت به سوی خداوند است. بنابراین صله‌ی رحم یعنی با آنان ارتباط برقرار کنید و آنان را ببینید و مهم این است که آنان را ببینید نه این که برایشان کارت تبریک بفرستید و تمام. و بگویید: واجب ادا شد حتی اگر مراد حاصل نشده باشد. مهم این است که ببینید. بهتر است که تمام خویشانی که در یک سال با هم زندگی کرده‌اند در یک منزل نشست طولانی و بزرگی داشته باشند به جای این که به دید و بازدید تک تک بروند. اما کسی که در سال تنها یک بار آنان را می‌بینید وقت طولانی‌تری در عید در دید و بازدیدها به آنان و پرسش از احوالات آنان اختصاص دهید. ثروتمند دست فقیر را بگیرد و قوی دست ناتوان را و عالم دست کم سوادتر را بگیرد.
وقتی صله‌ی رحم انجام می‌دهید شما مأمور دلجویی و احوال پرسی از این خانواده‌اید. جوانانش را به خداوند رهنمون کنید. شما در سه روز کارهایی می‌کنید که اوج اعمال است. شما به طاعتی انجام می‌دهید که صله‌ی رحم نام دارد.
تلاش کنید این دیدارها مثمر ثمر باشد. تلاش کنید که این دیدارها بخش‌هایی باشد از آن چه در رمضان شنیده‌اید. درسی در رمضان بوده و یا از نماز تراویح و یا نماز صبح باشد. ناگزیر زبان شما به ذکر الله تر و تازه خواهد بود.

(( أمرني ربي بتسع: خشية الله في السر والعلانية، كلمة العدل في الغضب والرضى، القصد في الفقر والغنى، وأن أصل من قطعني، وأن أعفو عمن ظلمني، وأن أعطي من حرمني، وأن يكون صمتي فكراً، ونطقي ذكراً، ونظري عبرة ))
((پروردگارم مرا به هفت چیز دستور داده است: ترس از خدا در نهان و آشکار، گفتن حق در خشم و خشنودی، میانه روی در فقر و غنا، صله رحم با کسی که با من قطع صله کرده، و بخشش کسی که بر من ستم کرده است، و بخشش به کسی که محرومم کرده، و این که سکوتم اندیشه، سخنانم ذکر و نگاهم عبرت باشد.))

[رزين از ابوهريره، ونگاه شود به مشكاة المصابيح تبريزی ]

الله اکبر، الله اکبر، سخن بزرگی است (اکبر) یعنی بزرگتر از همه چیز، بزرگتر از هر چیزی که می‌شناسید و هر چیزی که وجود دارد. وقتی اصحاب آن را آن طور که خداوند خواسته بود، گفتند فتوحات آنان از شرق به چین و از غرب به آستانه‌ی اروپا رسید. اما زمانی که مفهوم خود را از دست داد اکنون پنج کشور اسلامی اشغال شده است. کشت و کشتار در آن وجود دارد و برای انسان مسلمان هیچ ارزشی قائل نیستند.
اگر اصحاب اسلام را مانند ما می‌فهمیدند ما از مکه خارج نمی‌شدیم اما اکنون با درک والا، پایبندی دقیق، اطاعت کامل و فداکاری به اطراف دنیا رسید است.

عید مناسبتی برای حل مشکلات و برطرف کردن اختلافات:

بند دوم:

﴿ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ ﴾
(پس تقوای خدا را پیشه کرده و با يكديگر سازش نماييد.)

[انفال]

باید مشکلات را در عید حل کنید. باید با کسی که با شما قطع رابطه کرده ارتباط برقرار کنید و ستمکاران را ببخشید و به کسی که شما را محروم کرده ببخشید.
مورد سوم: صله‌ی رحم ایجاد کنید، این صله‌ی رحم یعنی دلجویی از آنان و کمک به آنان یعنی ثروتمند دست فقیر را بگیرد و قوی دست ناتوان را و با سواد دست کم سوادتر را بگیرد.
الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، ولله الحمد .

* * *

خطبه‌ی دوم:

 

الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر كبيرا، والحمد لله كثيرا، وسبحان الله وبحمده بكرة وأصيلا

دعوت به سوی خدا فرض عین است:

در خطبه‌ها و درس‌هایم بسیار تأکید کرده‌ام که دعوت به خداوند بر هر مسلمانی فرض عین است. من از شما می‌پرسم: چرا نماز می‌خوانید؟ قطعا پاسخ می‌دهید: زیرا نماز فرض عین است. و من تأکید می‌کنم که دعوت به سوی خداوند مانند نماز فرض عین است. اما از من دلیل خواستند. خداوند می‌فرماید:

﴿ قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ﴾
(بگو اين است راه من كه من و هر كس از من پيروى‏ كرد با بينايى به سوى خدا دعوت مى‌كنيم.)

(يوسف)

یعنی با دلیل و استدلال، خداوند فرموده است:

﴿ قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ﴾
(بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد.)

(آل عمران)

کسی که با آگاهی و بینش به خداوند دعوت نمی‌کند پیرو رسول الله نیست و در نتیجه به خداوند محبت ندارد.

دعوت به خداوند به معنای تبحر در علم نیست:

دعوت به خداوند فرض عین است اما اگر گفتید: فرض عین، به این معنا نیست که وقت خود را در تبحر برای علم و مهارت علمی بگذرانید و این وقت گذاشتن فرض کفایه است. اگر برخی به آن پرداختند از بقیه ساقط می‌شود. چراکه خداوند می‌فرماید:

﴿ وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ﴾
(و بايد از ميان شما گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند.)

( سوره آل عمران)

فرض عین در حدود علم خودتان همان که در خطبه و درس و جلسات شنیده‌اید و از آن تأثیر گرفته‌اید. تیترهایی از آن را بنویسید و هفته‌ی آینده در دیدارهایتان زمانی برای نقل این حقایق قرار دهید. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چنین فرمود:
از عبدالله بن عمر از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمود:

(( بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً ... ))
((از من [به دیگران] برسانید حتی یک آیه...))

[ بخاری]

این دعوت به خداوند در حدود علم و شناخت شما فرض عین است:

(( حَتَّى إِذَا رَأَيْتَ شُحًّا مُطَاعًا، وَهَوًى مُتَّبَعًا، وَدُنْيَا مُؤْثَرَةً، وَإِعْجَابَ كُلِّ ذِي رَأْيٍ بِرَأْيِهِ، فَعَلَيْكَ بِخَاصَّةِ نَفْسِكَ، وَدَعِ الْعَوَامَّ ))
((تا وقتی که دیدی از بخل اطاعت می‌شود و از هوسی پیوی می‌گردد و دنیا ترجیح داه می‌شود و هر صاحب نظری از نظرش شگفته زده است؛ پس مراقبت خودت باش و عوام را رها کن.))

[ ابو داود، ابن ماجه، ترمذی از ابوثعلبة خشني ]

دراینجا خویشان، دوستان، همسایگان و همکاران مد نظر است، این معنای:

(( فَعَلَيْكَ بِخَاصَّةِ نَفْسِكَ، وَدَعِ الْعَوَامَّ ))
((پس مراقبت خودت باش و عوام را رها کن.))

نتیجه:

بنابراین، عید مناسبتی برای برطرف کردن سوتفاهم میان خویشان و برای آشتی است. عید مناسبتی برای صله‌ی رحم به معنای دقیق کلمه است. این که آنان را به خدا دعوت کنید و به آنان کمک کنید. عید مناسبتی برای دعوت به خدا است.
بار دیگر:

(( مَا مِنْ قَوْمٍ يَقُومُونَ مِنْ مَجْلِسٍ لَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ فِيهِ إِلَّا قَامُوا عَنْ مِثْلِ جِيفَةِ حِمَارٍ، وَكَانَ لَهُمْ حَسْرَةً ))
((هیچ گروهی نیست که از مجلسی بر می‌خیزند که در آن خدا را یاد نمی‌کنند، جز مانند آن که گوئی از بالای نعش الاغی برخاسته‌اند و برای شان حسرت و افسوس است))

[ ابوداود از ابوهريره ]

دعاء:

بارالها ما را در زمره هدايت يافتگان درگاهت قرار ده و با آنان که گناهانشان را آمرزيده‌ای
همراه گردان و به دوستی گير با دوستانت و در آن چه بما ارزانی داشته‌ای برکت نِه و ما را در پناه خويش از زشتی و پليديها دورگردان چرا که تو به حق مقدر می‌نمایی و کسی را قدرت محاسبه تو نيست و کسی که با تو دوستی کند؛ خوار و ذلیل نمی‌شود و کسی که با تو دشمنی ورزد؛ عزت نمی‌یابد، پروردگارا، بابرکتی و والا مقام. حمد و سپاس تو را به خاطر آن چه مقدر نمودی، از تو طلب مغفرت نموده و به درگاهت توبه می‌کنیم، پروردگارا، ما را به اعمال نیکو رهنمون ساز که کسی جز تو بدان رهنمون نمی‌سازد، ما را به نیکوترین اخلاق رهنمایی که کسی جز تو کسی بدان رهنمون نمی‌سازد، پروردگارا، دین ما را برای ما اصلاح بگردان که مایه‌ی عصمت ماست، و دنیای ما را که گذزان زندگی ماست؛ برای ما اصلاح کن و آخرت ما را که بازگشت ما به سوی توست؛ نیز اصلاح کن، زندگی را توشه‌ی هر خیری و خوبی برای ما بگردان و مرگ را مایه‌ی راحتی ما از هر شر و بدی بگمار، پروردگارا، ای پروردگار عالیمان، با حلال خود ما را از حرام بی نیاز و با طاعت خود ما را از نافرمانی باز دار و با فضل خود ما را از دیگران بی نیاز فرما. بار خدایا با فضل و رحمتت سخن حق و دین را مقامی والا ده، و اسلام را نصرت و مسلمانان را عزت بده، شرک و مشرکان را خوار کن، بارالها، حکام مسلمان را به سوی آن چه دوست داری و می‌پسندی؛ یاری ده ای پروردگار عالمیان، تو بر انجام هر چه بخواهی توانایی، خدایا باران را بر ما نازل کن و ما را از ناامیدان مگردان، و ما را با قحطی نابود نفرما پروردگارا، بر اساس عمل بدکاران با ما رفتار مکن، ای پرودرگار جهانیان، بارالها باران را بر ما نازل کن و ما را از ناامیدان مگردان، بارالها باران را بر ما نازل کن و ما را از ناامیدان مگردان، پروردگارا، سخن حق و دین را ارجمند بنما، اسلام را نصرت و مسلمانان را عزت بده، بار خدایا ما را یاری بفرما و ما را از ناامیدان قرار مده، دشمانت و دشمنان دین را نابود کن و نابودیشان را در مکر و نیرنگ خودشان قرار بده، بلایا را نصیبشان بفرما، بندگان مؤمنت را در شرق غرب و در شمال و جنوب یاری رسان، به راستی که تو بر هر کاری قادر و توانا و سزاوار اجابت هستی.

 

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر