- حديث شريف / شرح الحديث الشريف
- /
- جامع احمدی
سپاس خداوند جهانیان را و درود وسلام بر سرورمان محمد راستین وعده ی امانت دار
علت وجود انسان بر روی زمین چیست؟:
برادران و خواهران بزرگوار:
پیامبر - عليه الصلاة و السلام - می فرمایند:
((بادروا بالأعمال الصالحة))
((به سوی انجام اعمال صالح بشتابید.))
-این گفتار بدان خاطر است که علت وجود انسان بر روی زمین انجام اعمال صالح است، خدای متعال میفرمایند:
﴿رَبِّ ارْجِعُونِ﴾
﴿پروردگارا مرا به دنیا بازگردانید.﴾
﴿لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحاً﴾
﴿تا اینکه کار شایسته ای بکنم و فرصت هایی را که از دست داده ام جبران نمایم.﴾
نگامی که ملک الموت به سراغ انسان می آید، انسان هیچ آرزویی ندارد مگر اینکه ای کاش اعمال صاح بیشتری را انجام می داد، چرا که عمل صالح ذخیره ای است برای آخرت.
قیمت بهشت چیست؟:
آیا شنیده اید که شخصی به شهری دور مسافرت می کند اما پولی در اختیار ندارد؟ چگونه هزینه های سفرش را تأمین میکند؟
عمل صالح: قیمت بهشت است:
﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً﴾
﴿پس هر کس که خواهان دیدار پروردگار خویش است باید کار شایسته انجام دهد.﴾
به همین خاطر نبی اکرم – عليه الصلاة و السلام – می فرمایند:
((بادروا بالأعمال الصالحة))
((به سوی اعمال صالح بشتابید.))
یا اینکه عمل صالح را انجام میدهی و یا اینکه به تو عرضه می شود.
به سوی عمل صالح بشتاب:
حديث: بشتابید.
شخصی هست که در خانه اش زده می شود، از او کمک خواسته می شود، او نیز تقدیم می کند، این شخص منتظر است تا عمل صالح به سوی او برود. تو باید در پی عمل صالح باشی تا آن را انجام دهی، از پی برادری باشی تا به او کمک کنی، از پی فقیری باشی تا به او غذا دهی، از پی یتیمی باشی تا او را حمایت کنی، از پی دانشجویی باشی تا به او کمک کنی، از پی پدر و مادری باشی تا به آنان نیکی کنی، فرزندی را تربیت کنی، دعوتی که در راه خدا است را انتشار دهی، از پی عمل صالحی باشی و آن را انجام دهی، لازم است که تو دنبال عمل صالح باشی.
به سوی اعمال صالح.
اگر هدف را پیدا کردی مسیر حرکت تو درست است:
اگر کسی برای کسب دانش به کشوری سفر کند، مثلا فرانسه، به آنجا مسافرت کرده است تا اینکه دکترا بگیرد، ممکن است با یک ملیون چیز جلب توجه کننده روبه رو شود، مثل تئاترها، باشگاهها، ورزشگاهها، باغها و گردشگاههای مختلف برخورد کند، و همه اینها آنجا به وفور یافت می شود، اما تا زمانیکه هدف این شخص از رفتن به فرانسه اخذ مدرک دکترا باشد لازم است که این هدف را شبانه روز روبروی خود بیند.
مثالی ذکر می کنم: اگر شخصی به فرانسه سفر کند، و شب را در یکی از هتلها سپری کند، هنگامیکه صبح روز اول از خواب برخاست، اگر از ما بپرسد: به کجا بروم؟ از او می پرسیم، چرا به فرانسه سفر کرده ای؟ اگر تو دانشجو هستی پس لازم است به مؤسسات آموزشی و دانشگاهها بروی، اگر برای تجارت آمده ای به کارخانه ها و مؤسسات مالی مراجعه کن، و اگر برای گردشگری به فرانسه سفر کرده ای لازم است به رستورانها و مکانهای تفریحی بروی. این مثالها این نکته را در بر دارند که: حرکت انسان صحیح نمی شود مگر با شناخت هدف، اگر هدف را شناختی مسیر حرکت تو نیز صحیح است.
آیا تا به حال این سؤال به ذهن تو خطور کرده است؟:
آیا تا به حال کسی پرسیده است که چرا من در این دنیا هستم؟
سوال بسیار بزرگی است، اما هنگامی به چیزی بسیار نزدیک باشی نمی توانی آن را دقیقا مورد ارزیابی قرار دهی، ما روزانه زندگی ماشینی را تجربه می کنیم، مانند ربات کار میکنیم، که ممکن است اصلا نه زندگی و نه کار معنایی را برای ما در بر نداشته باشند، از خواب بیدار می شویم، سر کار می رویم، به خرید و فروش میپردازیم، غذا می خوریم و میخوابیم، و در روز بعد همه ی اینها تکرار می شوند.
سؤالی بس مهم و ناراحت کننده: آیا ممکن است برای همیشه هر روز مثل روز قبل از خواب بیدار شویم؟
خیر، در روزی از روزها بالاخره چیز جدیدی برای جسم ما رخ خواهد داد، اگر این چیز جدید بستری شدن در بستر مرگ باشد، کار برای همیشه در این دنیا به پایان خواهد رسید.
جریان مرگ یک واقعیت انکار نا پذیر است، حتی اگر ناراحت کننده باشد، حقیقت تلخ هزاران بار از توهمات شیرین بهتر است.
چه انتظاری از دنیا داری؟:
نبی اکرم – علیه الصلاة و السلام- می فرمایند:
((فماذا ينتظر أحدكم من الدنيا؟))
((چه انتظاری از دنیا دارید؟))
شاید انسان خواهان دنیا باشد، از دنیا مال و ثروت بخواهد، و انتظارش انتخاب همسری نیکو باشد، و یا خانه و شخصیت اجتماعی طلب کند،
انسان از دنیا چه انتظاری دارد؟.
نبی اکرم – علیه الصلاة و السلام - می فرمایند:
((هل تنتظرون إلا فقرا منسیا))
((آیا انتظار – به این هفت مورد دقت کنید –فقری فراموش کننده را می کشید؟))
هزاران حالت وجود دارد، امکان دارد شخصی وکیل صاحب خصوصی باشد اما وکالت از دستش خارج می شود، شخص تاجر بسیار بزرگی باشد اما در تجارتش خلل ایجاد می شود و ورشکسته می شود.
((هل تنتظرون إلا فقرا منسیا))
((آیا انتظار فقری فراموش کننده را می کشید؟))
و این مسئله ای است که اتفاق می افتد.
شخصی به شما می گوید: سود مغازه اش سی ملیون لیره است، اما امروز تنها 800 لیره فروش داشته اند، این فقر نیست، هزینه هایی که مغازه دارد، و مالیاتی که باید پرداخت شود، در آمد در حدی نبوده که اینها را پرداخت کند، خدای متعال انسان را مورد آزمایش قرار می دهد، همیشه زندگی انسان همراه با شادی ها و پیروزی ها نیست، گاهی اوقات زندگی انسان دچار کساد و ضرر می شود، و این به سبب ابتلا و آزمایش خدای متعال است.
این حال انسان غافل است:
روزی با کارخانه داری ملاقات کردم و این ملاقات در زمان سود دهی کارخانه اش بود، به سبب مشغله ای که داشت نمی توانستی با او سخن بگویی، نه دعوت می کرد بنشینی و نه هم پذیرایی می کرد، اما در هنگام کسادی بازار، به مغازه ی تو می آید و می گوید، ما در خدمت شما هستیم، بیایید و از کارخانه ما جنس بگیرید و بعد از فروش اجناس گول ما را بدهید، اخلاق شخص در هنگام کساد بازار مانند فرشتگان می شود، اما اگر تجارت همیشه سود دهی داشت ، نمی توانستی با او سخن بگویی، پس اید همچنانکه تجارت سود آوری دارد کساد نیز داشته باشد .
از جمله ی مصیبت ها:
((هل تنتظرون إلا فقراً منسيا, أو غنى مطغيا))
((آیا منتظر فقری فراموش کننده هستید و یا اینکه منتظر ثروتی هستید که منجر به طغیان می شود؟))
خدا عزوجل ثروت را یکی از مصیبتها دانسته است، ثروتی که منجر به طغیان گردد، ثروتی که منجر به برگزاری مراسم عروسی در هتل شیراتن شود، مراسمی که در آن اختلاط و توزیع مشروبات الکلی باشد، این شخصدارای شخصیت اجتماعی بزرگی است، پس لازم است برای پسر یا دخترش مراسمی در خور شأن و جایگاه اجتماعی خودش بگیرد، مراسمی را متناسب با شخصیت خود می بیند که در آن اختلاط به همراه موسیقی و خوانندگان جمع شده باشند و این ثروتی است که منجر به طغیان می شود.
خوشگذرانی راهی است به سوی کفر، و کفر به خوشگذرانی ختم میشود:
هشت آیه وجود دارد که خوشگذران کافر است:
﴿كَفَرُوا﴾
﴿کفر ورزیدند.﴾
﴿وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾
﴿در زندگی دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم.﴾
خوشگذرانی راهی است به سوی کفر و کفر نیز به خوشگذرانی ختم می شود
از فاسد کنندگان زندگی:
((هل تنتظرون إلا فقراً منسيا, أو غنى مطغيا, أو مرضاً مفسدا))
((آیا منتظر فقری هستید که منجر به فراموشی می شود، و یا اینکه منتظر ثروتی هستید که منجر به طغیان می شود و یا اینکه منتظر بیماریی هستید که فاسد کننده است.))
بیماریی که انسان را کاملا زمین گیر می کند، توانایی حرکت ندارد، دچار تنگی شریانهای قلب شده است، نیاز به پیوند دریچه میترال دارد، این عمل باید در آمریکا انجام شود، شخصی دچار ناراحتی کلیوی شده است، می خواهد برای پیوند کلیه به عراق سفر کند.
پناه بر خدا! در بدن انسان هر مشکلی که وجود داشته باشد، زندگی انسان را به جهنم تبدیل می کند، آیا اینگونه نیست؟ و همه روزه شما در باره ی بیماریهای خطرناک زیادی می شنوید.
فشارهای عصبی منجر به تضعیف سیستم ایمنی بدن می شود، هنگامی که سیستم ایمنی بدن تضعیف شد، میکروبها رشد میکنند و یا اینکه تقویت می شوند، و همچنین بیماری سرطان نیز به علت ضعف سیستم ایمنی بدن ایجاد می شود، و سیستم ایمنی بدن توسط آرامش محبت، اطمینان خاطر، تقویت می شود و توسط حقد، ترس، ناراحتی، تضعیف می شود، کار سیستم ایمنی بدن جلوگیری از بیماری های عفونی و سرطان است، به همین خاطر اکثر افرادی که مبتلا به ایدز هستند، از بیماری سرطان نیز رنج می برند، هرگاه سیستم ایمنی بدن ضعیف شد، میکروبها پراکنده و به شکل گسترده ای رشد می کنند
به خدا از پیری همراه با ضعف و ناتوانی پناه ببر :
((هل تنتظرون إلا فقراً منسيا, أو غنى مطغيا, أو مرضاً مفسدا, أو هرماً مفندا))
((آیا منتظر فقری هستید که منجر به فراموشی می شود، و یا اینکه منتظر ثروتی هستید که منجر به طغیان می شود و یا اینکه منتظر بیماریی هستید که فاسد کننده است، و یا پیریی که منجر به خرف و هذیان گویی می شود.))
سنش زیاد می شود و دچار نقصان می شود:
﴿وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً﴾
﴿و برخی از شما به غایت پیری می رسد، به گونه ای که پس از دانش و هوش خرف شود و هیچ فهم نکند.﴾
انسان اگر به ارذل العمر برسد، دچار عقلی کودکانه می شود، مسئله ای را چندین بار تکرار می کند، به مسائلی که به او مربوط نیست وارد می شود، اگر از چیزی انتقاد کند نقدش نقدی سگحی و غیر اقع است، مردم از او دوری می کنند، و این عقابی از جانب پروردگار است، چراکه آنکسی که بر پایه تقوای خدای متعال زندگی کرده است، زندگی او همراه با نیرویی از جانب خدای متعال است، و آنکه با تقوا زندگی کرده است، زندگی او همراه با امنیت و آرامش است، با برکتهای تقوا زندگی میکند، آنکه قرآن را یا بگیرد، خدای متعال نعمت عقل و تعقل را تا زمان مرگ به هدیه می دهد .......
از جمله اتفاقات:
شخصی به من گفت که: سی و سه سال سن دارد و زمین گیر است، آرزوی مرگ دارد و مرک به سراغش نمی آید.
برادر دیگری به من گفت: دست و پای مارش به ستون می بندد، به او گفتم: چرا او را می بندید؟ گفت: اگر او را نبندیم، لباس خود را از تن می کند:
﴿وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً﴾
﴿و برخی از شما به غایت پیری می رسد، به گونه ای که پس از دانش و هوش خرف شود و هیچ فهم نکند.﴾
مرگ شتابان چیست؟:
(آیا منتظر فقری هستید که منجر به فراموشی می شود، و یا اینکه منتظر ثروتی هستید که منجر به طغیان می شود و یا اینکه منتظر بیماریی هستید که فاسد کننده است، و یا پیریی که منجر به خرف و هذیان گویی می شود، و یا منتظر مرگی شتابان هستید؟):
هنگامی که انسان به داشتن دنیا راضی شد، و بر آن تکیه کرد، و دنیا را بر آخرت ترجیح داد، و دینش را فراموش کرد، و آخرتش را از یاد برد، و نماز و روزه و زکاتش را فراموش کرد، و خواهان دنیا شد، هفت چیز را در پیش رو دارد: ( آیا منتظر فقری هستید که منجر به فراموشی می شود، و یا اینکه منتظر ثروتی هستید که منجر به طغیان می شود و یا اینکه منتظر بیماریی هستید که فاسد کننده است، و یا پیریی که منجر به خرف و هذیان گویی می شود، و یا منتظر مرگی شتابان هستید؟) دو مورد دیگر باقی مانده است.
از شر مخفی :
نبی اکرم – علیه الصلاة و السلام - فرمودند: ((أو الدجال؟)) ((یا اینکه به انتظار دجال نشسته اید؟)) دجال کسی است که: گفتار و کردارش عکس یکدیگر باشند، یعنی کسی که چیزی میگوید و کردارش مخالف کفتارش باشد، دجال است.
اگر بخواهیم روشنتر بیان کنیم، اینگونه است که: پدری را در نظر بگیرید که فرزندانش گرسنه هستند و دو روز است که غذایی نخورده اند، سپس این پدر در حضور فرزندانش شروع به خوردن غذا میکند بون اینکه حتی لقمه ای نیز به فرزندانش بدهد، حال این پدر اگر به فرزندانش بگوید: من شما را دوست دارم، این شخص دجال است چون اگر آنها را دوست دتشت به آنها غدا می داد.
((أو الدجال فشر غائب ينتظر, أو الساعة والساعة أدهى وأمر))
((یا انتظار دجال را می کشند، که دجال شر پنهانی است که منتظر است و یا انتظار قیامت را می کشند، که قیامت بلائی بس بزرگتر و تلختر است.))
دشواری:
برادران بزرگوار: خدای متعال، رمضان را از بین ماههای سال انتخاب کرده است تا اینکه با پر برکت کردن رمضان آن را بر سایر ماهها برتری دهد.
من بسیار ناراحت می شوم هنگامی که مساجد را در رمضان بسیار شلوغ می بینم اما هنگامی که رمضان به پایان می رسد، کسی را در مسجد نم بینی، مردم در رمضان نماز صبح را در مسجد اقامه می خوانند و همچنین در نماز تراویح شرکت می کنند، و اغلب مردم از چشم و زبان خود که مبادا در حرام واقع شود محافظت می کنند، بسیار خوب: بعد رمضان چطور!؟ احمد شوقی می گوید:
رمضان ولى هاتها يا ساق مشتـاقة تسعى إلى مشتاق
ای ساقی: رمضان گذشت شراب را نزدیک کن
گویی که شخصی از پی محبوب خود می دود
این گونه عبادت بسیار ناپسند است، اینکه خدا را در رمضان عبادت کنی و در ما بقی ماههای سال از منهج خدا رو برگردانی.
آنچه دوست دارم که هر روزه داری انجام دهد این است که: آن مقدار از عباداتی که در رمضان انجام داده را در غیر رمضان نیز پیگیری کند، لازم است که در مابقی ایام سال زبان و چشم و گوش و دست را از حرام حفظ کند، و انفاق دادن را ترک نکند و صله ی رحم را بجا آورد، همه ی اینها باید بعد از رمضان نیز استمرار داشته باشد.
بدان که:
برادران بزرگوار: در این ماه پر برکت، ماه قرآن، یعنی ماهی که انسان در آن قرآن می خواند، اما شما را بخدا قسم: اگر شخصی بیمار شد، و به نزد پزشک ماهری رفت، پزشک توصیف دقیقی از بیماری و همچنین از آنچه باید پرهیز کند به او میدهد، بیمار موارد توصیه شده را جزء به جزء می خواند، آیا بهبود میابد؟ نسخه ی پزشک را دقیقا مطالعه می کند، خواص داروها را به دقت می خواند، آیا بهبود میابد؟ خیر، تا زمانیکه داروها را استفاده نکند بهبودی در کار نیست.
تقاضا دارم از تمامی برادران، که اعتقادی محکم داشته باشند که: قرآن نسخه ای از جانب پروردگار است، خدای متعال می فرمایند:
﴿وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ﴾
﴿ِو در مانیست برای آنچه در سینه هاست.﴾
پس این قرآن:
(( کسی که محرمات قرآن را بر خود حلال کند در واقع به قرآن ایمان ندارد))
رها کردن قرآن به چه معنا است؟ :
و:
﴿يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً﴾
﴿پروردگارا قوم من این قرآن را رها کرده اند.﴾
معنی رها کردن قرآن این است که: رها کردن و نادیده گرفتن قرآن در زندگی روزانه، شاید شما قرآنرا روزانه مطالعه می کنید و به آن گوش می دهید، اما اصل اساسی آن است که: قرآن را در زندگی خود تطبیق دهی وآن را منهجی برای خود قرار دهی، آنچه حلال دانسته را حلال بدانی و حرامش را نیز حرام بدانی، و منهج فهمی که خدای متعال برای فهم قرآن معرفی کرده را در آن تطبیق دهی.
برادران: این حدیث ما را به انجام عمل صالح دعوت می کند، بدان که بزرگی جایگاه تو نزد پروردگار به بزرگی اعمال صالح تو مربوط است، آنکه می خواهد خدای متعال را در حالی ملاقات کند که خدا از او راضی باشد، پس اعمال صالح انجام دهد، و بدان که هویت تو نزد پروردگار به انجام عمل صالح ارتباط دارد، عمل صالح مقام و رتبه ی تو را نزد خداوند بالا می برد. بدان که عمل صالح به دو شرط نیاز دارد، عمل صالحی که باساس درستی داشته باشد.
عمل صالح چه زمانی پذیرفته می شود؟:
آیا عمل صالحی داریم که اساس درستی نداشته باشد؟ ممکن است عمل صالحی باشد که اساس درستی نداشته باشد، اما مثل چه چیزی؟.
کنسرت موسیقی که درآمدش را صرف کارهای خیر می کنند، این در ظاهر عمل صالح است اما بر معصیت و گناه پایه ریزی شده است، بر کنسرت موسیقی بنا شده است، این عمل خدای متعال را راضی نمی کند، عمل صالحی که خدا می پذیرد آن است که بر منهج رسول الله – علیه الصلاة و السلام - بنا شده باشد.
فضیل بن عیاض می گوید: عمل انسان پذیرفته نمی شود مگر به دو شرط: اینکه خالصانه و درست باشد، خالصانه یعنی اینکه: فقط برای رضای خدا انجام شود، و درست یعنی اینکه: مطابق با سنت رسول الله – علیه الصلاة و السلام - باشد.
پس عمل صالح: لازم است که بر منهجی که خدا و رسولش معرفی کرده اند بنا شده باشد وهمچنین باید خالصانه برای خدا باشد تا پذیرفته شود.
چه زمانی عمل صالح دارای اثر بزرگی می شود؟:
عمل صالح دارای تأثیر بزرگی نمی شود تا زمانیکه بر استقامت بر آن بنا نشده باشد.
اعمال صالحی وجود دارد که اساس آنها پول و ثروت است، بخشش پول برای فرد غنی سهل و آسان است، چرا که مقدار زیادی پول پس انداز دارد و هر اندازه که بخواهد از آن انفاق می کند، اما آیا این شخص در انفاق منضبط است!؟:
﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ﴾
﴿آیا سیراب ساختن حاجیان وآباد کردن مسجد الحرام را همانند کار کسی پنداشته اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می کند، نه این دو نزد خدا یکسان نیستند﴾
پس اینکه عمل صالح انسان منضبط باشد اصلی اساسی است، هنگامی که عمل صالح با انضباط همراه شد مؤثر واقع می شود.
فرصتی استثنائی:
برادران بزرگوار ما در ماه پر برکتی هستیم، ما در ماه عمل صالح هستیم، ما در ماه انفاق، بخشش یکدیگر، رسیدگی به یتیمان مستمندان هستیم:
﴿فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً﴾
﴿پس هر کس که به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد﴾
هر کدام از شما به کسی که به او پناه آورده کمک کند، چرا که برای کسی که به تو پناه آورده است تو تنها کس هستی، چرا که دیگر مستمندان هم تو را دارند و هم غیر تو را، اما آنکه به تو پناه آورده فقط تو را دارد؟
بر هر انسانی لازم است که صله رحم را به جا آورد، و صله رحم در رمضان عبارت است از: کمک کردن به آنها و نیکی کردن به آنها و دید و بازدید از آنها و همچنین دعوت دادن آنها به سوی خدا است. صله رحم با دید و بازدید شروع می شود و با پرس و جوی از احوال آنها ادامه و نیکی به آنها و دعوت دادن آنها به سوی خدا ادامه پیدا می کند. و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
دعای پایانی:
به نام خداوند بخشاینده ی مهربان. سپاس خداوند جهانیان را و درود وسلام بر سرورمان محمد راستین وعده ی امانت دار.
پروردگارا نعمتهایت را بر ما ارزانی دار و مارا از نعمتهایت محروم نگردان, پروردگارا ما را بزرگ بدارو ذلیلمان نگردان, پروردگارا ما را بر دشمنانمان برتری ده و آنان را بر ما چیره مگردان, پروردگارا ما را از آنچه به ما ارزانی داداه ای راضی گردان و خود نیز از ما راضی باش. و سلام و درود بر سرور مان محمد و بر خاندان و یارانش باد.