- خطبه ها
- /
- خطبه های نماز جمعه
خطبهی نخست:
سپاس خداوند را و سپاس و سپاس دگربار او را که ما را هدایت نمود و خودمان هدایت نمیشدیم اگر او ما را هدایت نمیکرد. توفیق و توکل و توسلم تنها به او است. گواهی میدهم که معبودی جز الله نیست، یگانه است و شریک ندارد. به نشانهی اقرار به خداوندیاش و تحقیر کسانی که او را انکار کرده و به او کفر ورزیدهاند و گواهی میدهم که سرورمان محمد صلی الله علیه وآله وسلم رسول او، تا چشمی ببیند و گوشی بشنود [تا پایان حیات]، سرور مخلوقات و بشریت خواهد بود. پروردگارا! تا روز قیامت درود، سلام و برکت بفرست بر سرورمان محمد و بر خاندان و یارانش و نسل او و کسی که محبت او در دل دارد و کسی که از او پیروی کند.
پروردگارا، ما را علمی نیست جز آن چه به ما آموختی، به راستی که دانا و باحکمتی، بار الها، آن چه به سود ماست، به ما بیاموز و از آن چه به ما آموختی، به ما منفعت برسان و بر علم ما بیفزای، حق را به ما حق بنما و توفیق پیروی از آن را نصیبمان گردان و باطل را به ما باطل بنما و توفیق اجتناب از آن را به ما ارزانی کن و ما را از کسانی بگردان که سخن را میشنوند و از بهترینش پیروی میکنند و با رحمت خود ما را در زمرهی بندگان نیکوکارت قرار ده.
حج یعنی عرفه
حاجیان در عرفات هستند و حج چنان که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده عرفه است. از عبدالرحمن بن یعمر روایت است که گفت دیدم مردمانی نزد رسول الله میآیند و دربارهی حج از او میپرسند و ایشان صلی الله علیه وآله وسلم میفرماید:((الْحَجُّ عَرَفَةُ فَمَنْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ عَرَفَةَ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ مِنْ لَيْلَةِ جَمْعٍ فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ))
((حج همان روز عرفه و وقوف در آن است، پس کسی که قبل از نماز صبح، شب جمع به عرفات رسید، حج او کامل میباشد.))
چرا خداوند آن را خانه نامیده است؟
خداوند در قرآن کریم در سورهی بقره و در آیهی صد و بیست و پنج میفرماید:﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً﴾
(و چون خانهی كعبه را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار داديم.)
﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً﴾
(و چون خانهی كعبه را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار داديم.)
﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾
(و از نشانههاى او اين كه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعا نشانههايى است.)
کدام خانه که به آن وارد شویم و اندوهی چون کوه را از تن برون کنیم؟ این خانهی خدا است. خداوند آن را خانه نامیده است. زیرا انسان در آن سکونت میکند. از حاجیان راستین و کسانی که خالصانه به خانهی خداوند میروند، بپرس که در خانهی خدا احوالشان چگونه است، مشکلی برایش باقی نمیماند. یا خداوند آن را از وی به کلی دور میکند و یا آن را برطرف مینماید بنابراین وقتی خداوند به ما دستور داده خانهاش را حج کنیم؛ به ما دستور داده به سوی او برویم تا خستگیهای زندگی را از دوشمان بر داریم. تا اندوه شرک را از خود بر داریم. تا وحشت نافرمانیها و گناهان را ازخود برداریم. این برای نیازمندان به توبه است. برای کسی که دوست دارد با خداوند تجدید میثاق نماید. اما مؤمنی که پروردگارش را در خانهی خودش شناخته است وقتی به خانهی خدا رود در آنجا حالاتش دگرگون میشود و از جایگاه و مقامی به حایگاه و مقامی دیگر فراتر میرود. این مفاهیم برداشت شده از این است که خداوند متعال کعبه را خانهی حرام و خانهاش نامید و آن را به خود نسبت داده است:
﴿ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾
(خانه مرا براى طوافكنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه كنيد.)
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ﴾
(و چون قرار داديم خانه را)
این معنای خانه است. به همان معنای ظریف خانهای که در آن زندگی میکنیم. حداقل راحتی، آرامش، سکونت و لذت را دارا است. اما خداوند میفرماید:
﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ﴾
(و چون قرار داديم خانه را)
بنابراین مثابه مصدر میمی به معنای بازگشت به خداوند و یا این که از شدت شادی و خوشبختی دوست دارد دوباره به سوی او بازگردد. در حدیث قدسی آمده است:
(( إذا أصْححْتُ لعبدي جسمه، ووسَّعْتُ عليه في المعيشة، فمَضَتْ عليه خمسة أعوامٍ لم يثِبْ إليّ لمحروم ))
((اگر جسم و تن بندهام را سالم نمودم و روزیاش را فراخ کردم و پنج سال بر او گذشت و به سویم باز نگشت؛ او محروم است.))
﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً ﴾
(و چون خانهی كعبه را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار داديم.)
سلامت یک چیز است و امنیت چیزی دیگر:
معنای واژهی امنیت چیست؟ حقیقت این است که سلامتی و امنیت با هم تفاوت دارد. این که اتفاق ناخوشایندی نیفتد. اتفاق ناگواری برایتان نیفتد. اما امنیت این است که انتظار ندارید چیز بدی برایتان اتفاق افتد. میان این دو مفهوم تفاوت فراوان است. اتفاق بدی برایتان نیفتند یعنی سلامتی و این که انتظار اتفاق بدی را ندارید این امنیت است. خداوند میفرماید:﴿ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾
(كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است * كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند.)
چرا وقتی کسی در سرزمین خود با یک دولتمرد ارتباط محکمی دارد احساس امنیت میکند؟ این احساس کاذب است و احساس خشنودی، احساسی که مبتنی بر شرک است. اما اینها اصول نفس است. اگر احساس کرد یک قوی او را دوست دارد، حامی او است و از او دفاع میکند؛ آرام میگیرد و علاوه بر احساس سلامتی احساس امنیت نیز دارد. آیا احساسی بزرگتر از احساس خشنود بودن پروردگار از انسان وجود دارد؟ آیا احساسی بزرگتر از این وجود دارد که بدانید آن که تمام امور در اختیار او است؛ از شما خشنود است و شما را دوست دارد و حمایت میکند؟ آیا احساسی بزگتر از احساس اصحاب وجود دارد زمانی که خداوند در حق آنان میفرماید:
﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ﴾
(به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان زير آن درخت با تو بيعت میکردند از آنان خشنود شد.)
﴿ مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا﴾
(هر رحمتى را كه خدا براى مردم گشايد بازدارندهاى براى آن نيست.)
﴿أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾
(كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است * كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند.)
﴿أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾
(كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است * كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند.)
﴿أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾
(كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است * كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند.)
﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً﴾
(و چون خانه [كعبه] را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار داديم)
﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً﴾
(و چون خانهی كعبه را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار داديم.)
﴿وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ﴾
(در مقام ابراهيم نمازگاهى براى خود اختيار كنيد و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا براى طوافكنندگان و معتكفان و ركوع و سجودكنندگان پاكيزه كنيد.)
((مَا مِنْ أَيَّامٍ الْعَمَلُ الصَّالِحُ فِيهِنَّ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مــِنْ هَذِهِ الْأَيَّامِ الْعَشْرِ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ فَلَمْ يَرْجِعْ مِنْ ذَلِكَ بِشَيْءٍ))
))کردار شایسته در هیچ روزی نزد الله تعالی دوست داشتنیتر از این روزهای دهگانه نیست». گفتند: ای رسول الله! حتی جهاد در راه الله تعالی چنین نیست؟ فرمود: «حتی جهاد در راه الله تعالی چنین نیست، مگر مردی که خود و مالش بیرون رود و چیزی از آن را برنگردانَد(.)
از طلحه بن عبیدالله بن کریز از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمود:
((مَا رُئِيَ الشَّيْطَانُ يَوْمًا هُوَ فِيهِ أَصْغَرُ وَلَا أَدْحَرُ وَلَا أَحْقَرُ وَلَا أَغْيَظُ مِنْهُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ وَمَا ذَاكَ إِلَّا لِمَا رَأَى مـِنْ تَنَزُّلِ الرَّحْمَةِ وَتَجَاوُزِ اللَّهِ عَنْ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِلَّا مَا أُرِيَ يَوْمَ بَدْرٍ قِيلَ وَمَا رَأَى يَوْمَ بَدْرٍ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَمَا إِنَّهُ قَدْ رَأَى جِبْرِيلَ يَزَعُ الْمَلَائِكَةَ))
((شیطان در هیچ روزی ذلیلتر و مطرودتر و خشمناکتر از روز عرفه دیده نشده است. چون رحمت نازل شده و بخشش گناهان بزرگ توسط خداوند را دید به جز آن چه در روز بدر به او نشان داده شد. گفتند: روز بدر چه دید ای رسول خدا؟ فرمود: او جبرئیل را دید که فرشتگان را پخش مینمود.))
عرفه دیداری است که در آن با خداوند عهد بسته میشود، با خداوند آشتی و توبه میشود. گویی زبان حال حضرت حق میفرماید: بندگانم به سوی من بیایید، بیایید تا شما را از دنیا راحت کنم. بیایید تا گناهان چون کوهتان را ببخشم. بیایید تا اندوه دوری از من را از شما بزدایم. بیایید تا دلتنگی حاصل از گناهان را ببخشم. به سوی من بیایید و همهی آن چه کمرتان را خم نموده رها کنید و گویی زبان حال مؤمن میگوید: لبَّيْك اللهمّ لبَّيك، لبّيْك لا شريك لك لبّيك، إنّ الحمد والنّعمة لك والملك، لا شريك لك. این چیزی است که حاجی میگوید. او در عرفات است و این تنها پاسخ به ندای خداوند است که میفرماید: به سوی من بیایید و اندوه خود را رها کنید و به سوی من بیایید.
از خداوند میخواهیم در سالهای آینده حج مقبول، سعی مشکور، گناه بخشیده شدهای نصیب ما نماید. او بر هر چه خواهد توانا و شایستهی به اجابت است و سپاس خداوند جهانیان را.
سپاس خداوند جهانیان را
***
سپاس خداوند جهانیان را. گواهی میدهم که تنها معبود اوست، دوست نیکان است و گواهی میدهم که سیدنا محمد بنده و فرستادهاش و صاحب اخلاق والایی است. خداوندا درود و سلام بر سیدنا محمد و آل و اصحاب او بفرست.
زندگی دل
ابن ماجه از ابی امامه از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت میکند که فرمود:((مَنْ قَامَ لَيْلَتَيْ الْعِيدَيْنِ مُحْتَسِبًا لِلَّهِ لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ))
((کسی که دو شب عیدین را با ایمان به خدا به قیام بپردازد؛ روزی که دلها میمیرد دل او نمیمیرد.))
میگفت: ثروت اندوزان در زندگی؛ در واقع مردهاند! و دانشمندان تا دنیا هست؛ زندهاند. جسمهایشان از بین رفته اما یادهایشان در دلهاست. زندگی مبتنی بر دل است زیرا دل سرمایهی شما در زندگی جاودانی است. در زندگی دنیا تمام مردم در خوردن و نوشیدن با تو شریک میشوند. در خانه، کار، تجارت، بهداشت، صنعت و بهره وری از آن و امثال اینها اما دلی که صاحبش آن را با یاد خداوند زنده گرداند دلی است که پس از مرگ باعث خوشبختی وی میشود. بنابراین امام عمر رضی الله عنه میگوید: با دل خود عهد ببند. به دل خود بنگر. اگر از خدا یاد شود؛ آیا میترسد؟ آیا چنان که خدای تعالی فرموده دلت به لرزه میافتد؟ آیا دلت با یاد خداوند نرم میشود؟ آیا با کلام خداوند به وجد میآید؟ آیا با یاد خدا آرام میگیرد؟ آیا تو در مسجد مانند ماهی در آبی؟ یا مانند گنجشک در قفس؟ آیا با نشاط به نماز میپردازید؟ یا با حالت کسالت؟ آیا دوست دارید قرآن بخوانید؟ آیا زمانی که گناهی میکنید ترس فراوانی شما را فرا میگیرد؟ آیا با یاد خداوند خشنود میشوید؟ این نشانههای زندگی دل است. اما اگر گناه کبیرهای انجام دادید و گفتید: مگرچه کردم؟!! خداوند بخشنده و مهربان است. و اگر به قرآن روی آوردید و در آن لذتی نیافتید و با بی میلی به نماز روی آوردید و در مسجد احساس کردید مانند گنجشکی در قفس هستید؛ اینها نشانههای خطرناک دل مردگی یا سست ایمانی است. بنابراین احادیث فراوانی از ایشان صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که در آن میفرماید ایمانهای خود را تازه کنید و تجدید ایمان با توبه، با ذکر فراوان، با پایبندی به دستورات خداوند و با عمل صالح است.
سنتهایی که باید در صبح عید انجام داد:
سنت است که صبح عید انسان تکبیر گوید، غسل نماید، بهترین لباس را بپوشد، خوشبو نماید، نماز صبح را بخواند سپس پیاده صبح زود برای نماز صبح برود و در نماز عید قربان با صدای بلند تکبیر گوید. در عید فطر تکبیرهایش را آهسته بگوید. تکبیرها این است: الله أكبر، الله أكبر، لا إله إلا الله، الله أكبر، الله أكبر، ولله الحمد .سنت است که بر اساس توان تا میتواند صدقه بدهد و شادمانی و چهرهی بشاش از خود به دیگر مؤمنان نشان دهد. تکبیر تشریق در تمام روزهای عید از صبح روز عرفه تا نماز عصر روز چهارم عید واجب است. این تکبیرها تکبیرهای تشریق نام دارد که پس از نمازهای پنجگانه انجام میشود. اگر فرادا یا جماعت خواندید چه زن و چه مرد و چه مقیم و چه مسافر باید گفته شود. رفتن بر سر قبرستانها به یاد مرگ در روز عید سنت است.
از عایشه روایت است گه گفت: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم هر وقت نوبت من میشد آخر شب به بقیع میرفت و میفرمود:
((السَّلَامُ عَلَيْكــُمْ دَارَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَإِنَّا وَإِيَّاكُمْ مُتَوَاعِدُونَ غَدًا أَوْ مُوَاكِلُونَ وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِكُمْ لَاحِقُونَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِأَهْلِ بَقِيعِ الْغَرْقَدِ))
((سلام بر شما ای خانهی قوم مؤمن و ما و شما فردا یا دیرتر وعده داده شدهایم و ما نیز ان شاء الله به شما خواهیم پیوست. خداوندا اهل نیک بقیع را بیامرز.))
قربانیها
یک موضوع کوچک یعنی موضوع قربانی باقی ماند. از ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمود:((مَنْ وَجَدَ سَعَةً فَلَمْ يُضَحِّ فَلَا يَقْرَبَنَّ مُصَلَّانَا))
((کسی که توانایی داشته باشد و قربانی نکند به مسجد ما نزدیک نشود.))
حکمت قربانی تقسیم آن میان فقرای مسلمان و خانواده است. بر مسلمان توانگر آزاد مقیم واجب است. حکمت آن رسیدگی به حال خانواده و خویشان و مسلمانان فقیر است و وقت وجوب آن سه روز تشریق پس از نماز عید تا غروب خورشید سومین روز از روزهای عید است. قربانی پیش از نماز درست نیست چرا که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده هر کس پیش از نماز قربانی کند باید دوباره قربانی کند و ذبح در شب مکروه تنزیهی است و قربانی بهتر از صدقه دادن بهای آن است.
این یک سخن دقیق است؛ زیرا اگر پولی به فقیری دهید شاید فرزندانش از گرسنگی به خود بپیچند یا هوس گوشت کرده باشند اما این فقیر با این پول چه میکند؟ آن را برای بدهی میدهد و یا برخی از نیازهای بی ربط به غذا و نوشیدنی را برآورده میسازد و اگر شما گوشت را بدهید به این فقیر، این گوشت به شکم فرزندان و خانوادهاش میرسد.
دعا:
بارالها ما را در زمره كسانى كه هدايت فرمودهاى هدايت فرما و از آنان كه عافيت بخشيدهاى قرار ده و ما را مورد مهر قرار ده در ميان آنان كه بايشان مهر ورزيدى و به آن چه را كه بر ما ارزانى داشتهاى بركت عطا فرما، و ما را از شرّ آن چه مقرّر داشتهاى حفظ كن، زيرا توئى كه فرمان ميدهى و كسى را بر تو فرمانى نيست و همانا خوار نگردد آن كه تواش مورد مهر قرار داده و دوست خود گرفتهاى، و عزيز و محترم نباشد آن كه او را دشمن داشتهاى، والا و بزرگ و رفيعى اى پروردگار ما. و در آن چه حکم نمودی؛ سپاس میگزاریم. از تو آمرزش میخواهیم و به درگاه تو توبه میکنیم، خدایا ما را بر روزه، نماز، چشم پوشی و حفظ زبان یاری بفرما، بار خدایا ما را علمی نیک ببخشا که ما را به تو نزدیک سازد. بار خدایا به ما ببخشا و ما را محروم ننما، ما را محترم بدار و خوار نفرما و ما را برگزین و بر ما کسی را ترجیح مده و ما را خشنود کن و از ما خشنود باش. دین ما را برای ما نیک بفرما که این دین عصمت ایمان ماست. و دنیای ما را نیک بگردان که ما را در آن زندگی است. و آخرتمان را نیک بدار که بازگشت ما به آن جاست. و زندگی را برای ما کوله باری ازخیر و مرگ را مایهی راحتی از هر شری بگمار، ای سرور ما ای مولای ما ای پروردگار جهانیان. بار خدایا با حلال خود ما را از حرام بی نیاز کن و با طاعت خود ما را از نافرمانی حفظ بفرما و با فضل و کرم خویش ما را از غیر خود بی نیاز بفرما. خداوندا ما را از عذاب خود محفوظ بدار و ما را رسوا مکن و یاد خود را از دل ما مبر ای پروردگار جهانیان. بار خدایا از درد بی درمان و سرزنش دشمنان و ستاندن بعد از بخشش به تو پناه میبریم ای بزرگوارترین بزرگواران. از ترس تو تنها به خودت و از خواری و فقر تنها به تو پناه میبریم. خدایا به لطف خودت کلمهی حق و دین را بالا ببر و اسلام و مسلمانان را عزت بده و زمامداران آنان را به آن چه خود دوست داری و میپسندی هدایت کن که تو بر هر چیزی توانا و به اجابت دعا سزاواری.