حالت سیاه
22-11-2024
Logo
سخنرانی ها و نشست های خارجی - استراليا – پرواز 3 - سخنرانی ( 25 - 25 ) : زن واسلام.
  • سخنرانی ها و نشست های خارجی / ٠08رحلات - أستراليا
  • /
  • استراليا
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

سپاس خداوند جهانیان را و درود بر مولایمان محمد راستین وعده‌ی امانت دار. پروردگارا ما را از تاریکی‌ها نادانی و خیال و به سوی نور معرفت ودانش ره نمای و از لجن زار شهوات به سوی بهشت برین بیرون بفرما.

مهم این است که بین حقیقت اسلام و وضعیت مسلمانان تفاوت قائل شویم:

image
خواهران گرامی، پیش از هر چیزی باید بگویم: برخی از امور را همه‌ی ما انجام می‌دهیم مانند خوردن، نوشیدن، فرزندان داشتن و خانه داشتن و هزینه کردن اما وقتی انسان از علت وجودش در دنیا بی خبر می‌ماند؛ پرسش‌های زیادی مطرح می‌شود:
چرا من در دنیا هستم؟ چرا خداوند مرا به دنیا آورده است؟ آیا رسالتی وجود دارد که باید انجام دهم؟ میان زن غیر مؤمنی که از خدا دور است و فقط به همین لحظه‌اش می‌اندیشد و در پی شهوت خود است و زنی مؤمنی که پروردگارش را شناخته است و راز وجود خودش را دریافته و هدف از آمدنش را می‌داند، تفاوت بسیاری وجود دارد.
اولین چیزی که می‌خواهم به خواهران گرامی بگویم این است که اسلام یک چیز است و کارهایی که در دنیای اسلام صورت می‌گیرد؛ چیزی دیگر است. اسلام یک چیز است و امور نادرستی که در جهان اسلام انجام می‌شود، چیزی دیگر است. مهم این است که میان حقیقت اسلام و اوضاع حقیقی مسلمانان فرق قائل باشیم. حقیقت اوضاع مسلمانان نشان دهنده‌ی اسلام حقیقی نیست. اموری اشتباه در حال انجام است. تصوراتی اشتباه وجود دارد. رفتارهای غلطی انجام می‌شود. طرفداری‌های کورکورانه وجود دارد. این حالت بیانگر اسلام حقیقی نیست. متأسفانه دانشمند غرب یا دانشمند استرالیایی در یک کلمه می‌گویم: این استرالیایی قرآن نخوانده است و حدیث پیامبر عزیز را نخوانده است و فقه را نمی‌داند. اسلام نزد او همین فردی است که در پیش روی او می‌باشد. اگر اشتباه کند اسلام اشتباه کرده است و اگر سخنی اشتباه ارائه دهد اسلام اشتباه بیان نموده است.

مساوات در میان زن و مرد در تکالیف و شرافت و مسئولیت:

مشکل این است که وقتی در کشور خود در خاورمیانه‌اید و گناهی می‌کنید می‌گویند: فلانی گناه کرده است. اما اگر در اینجا باشید و شخصیت شما با حجابتان مشخص باشد و گناه کردید؛ اسلام را متهم می‌کنند و نه شما را بنابراین هر کدام از شما جایگاه مهمی در اسلام برعهده دارید. وظیفه بسیار image
بزرگ است. در مقابل اگر دنیای غرب یا ساکنان این کشور زن مسلمانی را آگاه، منظم، حامی شوهر و فرزندان ببینند، مقام اسلام بالا می‌رود.
داستانی را بیان می‌کنند که نیازی به جزئیات آن نیست. کسی را در کانادا به کاری که نکرده بود، متهم کردند و به زندان انداختند. اما او همسری داشت که بسیار منظم و بسیار آگاه و بافرهنگ بود. از او دفاع کرد. سند ارائه داد و به کشورهای زیادی سفر کرد و در نهایت با تلاش همسر، شوهر آزاد شد. این زن در کانادا مسلمانان را خوشنام نمود. زنی بسیار آگاه و وفادار نسبت به شوهرش در مقابل تمام کشور ایستاد. یکی از برادران در کانادا برایم سوگند خورد: داستان این زن چند ماه تیتر روزنامه‌ها بود. داستان طولانی است.
به هر حال نقطه‌ی عطف اساسی – هرگز در این موضوع تعارفی وجود ندارد- این است که در اسلام زن با مرد در تکلیف، اهمیت، و مسئولیت کاملا برابر است. همان طور که مرد مکلف به پرستش خداوند است زن نیز مکلف می‌باشد وهمان قدر که مرد اهمیت دارد زن نیز اهمیت دارد و به همان میزان که مرد نزد خداوند مسئول است زن نیز مسئول است. زن در اسلام از نظر تکلیف، اهمیت، و مسئولیت کاملا با مرد برابر است، این یک نقطه‌ی عطف است.
اما وقتی خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَى ﴾
﴿و پسر چون دختر نيست.﴾

[ سوره آل عمران: 36]

نه از نظر اهمیت، بلکه از نظر ويژگی‌ها و وظایف.

وظائف در میان زن و شوهر توزیع شده است. مرد کار می‌کند و زن بچه تربیت می‌کند:


اجازه بدهید مثالی خارج از نوع بشر بزنم. باید پنجاه نفر از مکانی به مکان دیگر منتقل شوند. بهترین خودرو، بنز پولمن است. آیا غیر این است؟ اما اگر قرار باشد پنج تن چوب حمل شود بهترین خودرو کامیون است. به نظر شما چرا اتاق سرنشینان در کامیون کوچک است آیا نقص دارد؟ خیر، اتاق کامیون برای راننده و شاگرد اوست بنابراین کوچک است. آیا این کوچک بودن اتاق نقصی محسوب می‌شود؟ خير، اتاق بزرگ خودور برای حمل کالا است آیا این کمال محسوب می‌شود؟ خیر، این خودرو برای یک وظیفه خاص ساخته شده است به همین دلیل اتاق سرنشین کوچک است. اما اتوبوس ساخته شده برای مسافربری مکان سرنشیناش بسیار بزرگ است و مکان حمل کالا برای آن کوچک ساخته شده است. این تفاوت دو خودرو یه معنای برتری یکی بر دیگری نیست اما این تفاوت بستگی به کاربرد هر کدام دارد.
زنی نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد و از شوهر خود شکایت داشت. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم گریه نمود و خداوند شکایت او را از بالای هفت آسمان شنید. بدین ترتیب ذکر او در قرآن آمد. او به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم گفت: شوهر من در جوانی با من ازدواج نمود و من دارای خانواده و اموال و زیبایی بودم و چون پا به سن گذاشتم و شکم من پایین افتاد و خانواده‌ام هر کدام پی کار خویش رفتند و اموال من تمام شد، به من گفت: تو برای من مانند مادرم هستی در حالی که من از او فرزند دارم و اگر آنان را رها کنم نابود می‌شوند - من مسئول پرورش آنان هستم - و اگر نزد خودم نگه دارم گرسنه می‌مانند.
خداوند این را فرمود:

﴿ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ ﴾

﴿خدا گفتار [زنى] را كه در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شكايت می‌کرد شنيد.﴾

[ سوره مجادله: 1]

imageسخنی بسیار دقیق است. اگر آنان را نزد خود نگه دارم گرسنه می‌مانند. مرد نفقه را می‌دهد و اگر آنان را نزد او رها کنم از بین می‌روند. من آنان را پرورش و تربیت می‌دهم. بنابراین وظایف میان زن وشوهر تقسیم شده است. او ردرآمد را کسب می‌کند و زن تربیت فرزندان را بر عهده دارد. بنابراین پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید:

(( انصرفي أيتها المرأة...))

(( بازگرد ای زن...))

سخنان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم:

﴿ وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴾
﴿و از سر هوس سخن نمى‏ گويد * اين سخن بجز وحيى كه وحى مى ‏شود نيست.﴾

[ سوره نجم ]

((انصرفي أيتها المرأة وأعلمي من وراءك من النساء أن حسن تبعل إحداكن لزوجها، وطلبها مرضاته، واتباعها موافقته، يعدل ذلك كله - يعدل الجهاد في سبيل الله - ))
((ای زن برگرد و به دیگر زنان بگو که انجام وظایف شوهرداری شما و جلب رضایت همسر و توافق او در شان زندگی ارزشش به اندازه تمام آن چیزی است که گفتی-معادل جهاد در راه خداوند است.))

[از اسما بنت يزيد انصاری ]

جهاد آن چنان که شما هم می‌دانید اوج قله‌ی اسلام است یعنی والاترین چیز در اسلام جهاد است.

((اوج قله‌ی اسلام جهاد است.))
((انصرفي أيتها المرأة وأعلمي من وراءك من النساء أن حسن تبعل إحداكن لزوجها، وطلبها مرضاته، واتباعها موافقته، يعدل ذلك كله - يعدل الجهاد في سبيل الله -))
((ای زن برگرد و به دیگر زنان بگو که انجام وظایف شوهرداری شما و جلب رضایت همسر و توافق او در شان زندگی ارزشش به اندازه تمام آن چیزی است که گفتی - معادل جهاد در راه خداوند است.))

[طبرانی از ابوامامه باهلی]

در اصطلاح معاصر زن مؤمن یک رسالت دارد، و رسالت او این است که فرزندانش را تربیت نماید.

کسی که باعث هدایت انسانی شود کارهای نیک این انسان در کارنامه‌ی اعمالش ثبت می‌شود:

نکته‌ی بسیار مهم:

﴿ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَى ﴾
﴿ پروردگارا من دختر زاده‏‌ام.﴾

[ سوره آل عمران: 36]

خداوند در ادامه‌ی سخنان زن عمران می‌فرماید:

﴿ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ ﴾
﴿و خدا به آنچه او زاييد داناتر بود.﴾

[ سوره آل عمران: 36]

یعنی او دختری زاده است که مسیح را خواهد زایید و تمام اعمال آن پیامبر بزرگ در نامه‌ی اعمال او نیز ثبت خواهد شد و باید خوب بدانید که اگر پسری را پرورش دادید و او مؤمن وباتقوا بود تمام اعمال نیک او در کارنامه‌ی شما ثبت خواهد شد. اگر یک فرمانده‌ی بزرگ شود تمام کارهای بزرگ او در کارنامه‌ی شما ثبت خواهد شد. اگر انسان نیکوکاری باشد تمام کارهایش برایتان ثبت خواهد شد؛ زیرا خداوند بزرگ این ترتیب را ایجاد کرده است. کسی که سبب هدایت انسانی شود؛ خداوند تمام اعمال و دستاوردهای آن شخص هدایت یافته را در نامه‌ی این شخص خواهد نوشت:

((انصرفي أيتها المرأة وأعلمي من وراءك من النساء أن حسن تبعل إحداكن لزوجها، وطلبها مرضاته، واتباعها موافقته، يعدل ذلك كله - يعدل الجهاد في سبيل الله -))
((ای زن برگرد و به دیگر زنان بگو که انجام وظایف شوهرداری شما و جلب رضایت همسر و توافق او در شان زندگی ارزشش به اندازه تمام آن چیزی است که گفتی-معادل جهاد در راه خداوند است.))

گاهی به خاطر سست ایمانی اگر شوهر با همسرش بدرفتاری کند و او نیز در مقابل رفتار بدی نسبت به او انجام دهد و تربیت فرزندان را رها کند؛ این موضع گیری نادرست است. شما یک رسالت دارید و در این وظیفه رضایت خداوند را می‌خواهید صرف نظر از این که شوهر چگونه رفتاری با شما دارد، ان شاء الله رفتار او خوب خواهد بود. اما اگر رفتار او خوب نبود شما رسالت خود را دارید و خداوند درباره‌ی این فرزندان از شما می‌پرسد.
طبیعتا من در طول عمر دعوتگرانه‌ی ناچیز خود – سی وپنج سال - هزاران داستان را به یاد دارم. هزاران داستان از زن‌های نیکوکاری که با خدمت خود به والاترین مقام نزد خداوند دست یافته‌اند. اینجا است که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حدیثی به نفع زنان می‌فرماید:

(( أكرموا النساء فوالله ما أكرمهن إلا كريم، ولا أهانهن إلا لئيم، يغلبن كل كريم ويغلبهن لئيم، وأنا أحب أن أكون كريماً مغلوباً، من أن أكون لئيماً غالباً))

(( به زنان نیکی کنید و به خدا سوگند تنها انسان‌های نیک وبخشنده به زنان نیکی می‌کنند و تنها فرومایگان زنان را خوار می‌سازند و زنان بر هر انسان بخشنده‌ای غالب اند و مغلوب فرومایگان اند و من دوست دارم مرد بخشنده‌ی مغلوب باشم ولی فرومایه‌ی غالب نباشم.))

[ ابن عساكر از علی]

هر ازدواجی که مبنی بر طاعت الهی باشد؛ خداوند متعال توفیق بین این زوجین را خود در ملکوت اعلی به عهده می‌گیرد:

طبیعتا ما در تاریخ خود نمونه‌های والا داریم. کتاب‌های سیره وادبیات روایت کرده‌اند که فضیل دوست قاضی شریح او را دید و به او گفت: ای شریح اوضاع تو در خانه چطور است؟ گفت: به خدا سوگند از بیست سال پیش هیچ چیزی ندیده‌ام که زلال زندگی‌ام را کدر کند – ما شاء الله! اشخاصی هستند که می‌گویند: سی سال است که خواب و آسایش ندارم، اکنون به او می‌گوید: به خدا از بیست سال پیش دلیلی بر کدورت وتیرگی ندیده‌ام. گفت: چطور این گونه بوده است؟ گفت: زنی از یک خانواده‌ی نیک گرفتم. و در روز عروسی صلاح وی در دین و کمال اخلاق او را مشاهده نمودم و دو رکعت نماز شکرانه برای نعمت زن نیک، خواندم و وقتی سلام دادم دیدم همسرم نیز با من نماز خوانده و با من سلام داده است. شکر خداوند را می‌گوید.
وقتی خانه خالی شد به او نزدیک شدم و به من گفت: آرام باش ای ابوامیه - منتظر بمان - او بلند شد و خطبه خواند و گفت: اما بعد ای ابو امیه، من زنی بیگانه‌ام و نمی‌دانم چه دوست داری و چه نمی‌پسندی پس به من بگو چه می‌پسندی تا همان گونه باشم و چه چیزی را نمی‌پسندی تا از آن پرهیز کنم و ای ابوامیه در میان قوم تو زنان هم شأن تو بوده‌اند و از میان مردان قوم من نیز مردان هم شأن من بوده‌اند اما من بنا به خواست خداوند و سنت رسول الله همسر تو شده‌ام تا اراده‌ی خداوند عملی شود. درباره‌ی من از خداوند بترس و به فرمان او گوش فرا بده که می‌فرماید:

﴿ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ ﴾
﴿ پس از آن يا [بايد زن را] بخوبى نگاه داشتن يا بشايستگى آزاد كردن.﴾

[ سوره بقره: 229]

imageسپس نشست در حالی که آن روز، روز عروسی اش بود و وقت خطابه گویی نبود، گفت: او سخن خود را تمام کرد. و من گفتم: اما بعد تو سخنی گفتی که اگر پایبند به آن باشی و در آن درستکار باشی برایت پاداش و اندوخته‌ای خواهد شد و اگر فقط ادعا باشد حجتی بر علیه خودت خواهد بود. این گونه دوست دارم و این گونه نمی‌پسندم. دو لیست به او داد و گفت اگر خوبی دیدی آن را گسترش بده و اگر بدی دیدی آن را بپوشان، به همین دلیل در روایت گفته شده است:

«خداوند زن راز نگه دارنده را دوست دارد».

هم چنین زن‌های فاسدی نیز هستند که هرچه در خانه اتفاق می‌افتد برای مادر تعریف می‌کند و مادر برای خواهران و خواهران برای خواهران خود تعریف می‌کنند و پس از چند ساعت یا بعد از دو روز یا سه روز تمام افراد پیرامون این خانواده از ماجراهای این خانه آگاه می‌شوند. این زن، زن رسوایی است.
به خدا سوگند داستانی در شام شنیدم که وقتی به یاد می‌آورم باورم نمی‌شود. دختری جوان با پسری ازدواج کرد. این جوان یا در اصل این گونه بود یا برایش اتفاقی افتاده و از نظر عقلی اختلال داشت و چندین سال خانواده‌ی دختر از این موضوع خبر نداشتند و او به پای این جوان صبر کرد. چندین سال شکیبا بود. چیزی که در خانه قابل تحمل نیست اما او برای حفظ جایگاه خانواده‌ی شوهر و جایگاه خود او چیزی نگفت. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم زن راز نگه دار را دوست داشتند نه زن خبرچین را.

((أيُّما امرأة سألت زوْجها الطلاق من غير بأس فحرام عليها رائحةُ الجنة))
((هر زنی که بدون دلیل از شوهرش تقاضای طلاق کند، بوی بهشت بر او حرام می‌شود.))

[ابو داود وترمذی از ثوبان]

بدون دلیل، خانه وجود دارد، خوراک، نوشیدنی وجود دارد اما از نظر مزاجی با شوهر تناسب ندارد و تقاضای طلاق می‌کند. بنابراین:

((أيُّما امرأة سألت زوْجها الطلاق من غير بأس فحرام عليها رائحةُ الجنة))
((هر زنی که بدون دلیل از شوهرش تقاضای طلاق کند، بوی بهشت بر او حرام می‌شود.))

عبادت هویت:

imageخواهران گرامی وقتی دانستید که حامله‌اید یک رسالت بزرگ بر عهده‌ی شماست. این آگاهی از رسالت، شما را زنی نیک قرار می‌دهد. این آگاهی شما را وادار به انجام این رسالت می‌نماید.
چه بگویم؟ گاهی من با انسان نیکی برخورد می‌کنم که نسبت به پدرش ترحم دارد، می‌گوید: مادرم مرا این گونه تربیت کرده است. راستگویی را به من یاد داده است. این طور و آن طور به من یاد داده است. و گاهی آثار مادر در تربیت فرزندانش بسیار روشن است. وقتی زن از رسالت خویش آگاه باشد، زنی دیگر می‌شود.
بنابراین ما یک نکته‌ی دقیق داریم. همه‌ی شما می‌دانید که انسان مکلف به پرستش پروردگار خویش است. از دقیق‌ترین ‌تعریفات برای عبادت عبارت است از: فرمانبرداری داوطلبانه، آمیخته به محبت قلبی مبتنی بر شناخت یقینی که به خوشبختی ابدی می‌انجامد.
بنابراین ما عبادتی شخصی داریم، شما کیستید؟ مثلا: شما پول دار هستید. عبادت اول شما انفاق مال است. خداوند تنها به این دلیل شما را ثروتمند نموده که با این مال به او تقرب بجویید.، شما کیستید؟ قدرتمند هستید، مقام والایی دارید. بنابراین بهترین عبادت انسان قدرتمند این است که احقاق حقوق کند و باطل را نابود سازد. قدرتمند با یک نوک خودکار حقی را می‌دهد و ناحقی را باطل می‌کند. شما قوی هستید، ثروتمند هستید. عالم و دانشمند هستید، بهترین عبادت آموزش؛ علم و دانش به مردم است. کسانی که این رسالت را انجام می‌دهند، بالاترین درجه را دارند.
شما که زن هستید بهترین عبادت شما، تربیت فرزندان شماست. بنابراین پیامبر را در زمان فتح مکه به یاد داشته باشید که سران مکه او را برای ماندن در خانه شان فراخواندند، چه فرمود؟ برایم خیمه‌ای در کنار قبر خدیجه نصب کنید و پرچم پیروزی را در کنار قبر او برافراشت تا جهان همه بدانند که این زنی که در قبر است شریک پیروزی محمد است.
اکنون کسی که همسرش مرده است اگر دوباره زن بگیرد، زن اول خود را آن قدر نکوهش می‌کند تا بتواند خود را در دل دومی جای دهد. پیامبر اکرم بسیار وفادار بود. فرمود: خیمه‌ای برای من نزد قبر خدیجه برپا کنید و پرچم پیروزی را در کنار قبر او برپا نمود تا جهان همه بدانند که زنی که در گور خوابیده شریک پیروزی اوست.

وظاسلام یک منهج کامل هست:

خواهران گرامی، چقدر خوب است که یکی از شما کتابی در سیره انتخاب کند و سیره پیامبر را بخواند. این الگوی والایی برای ماست. در خانه، در تعامل با شوهر، در تعامل با فرزندان، او در روابط خانوادگی نمونه‌ی والای است. این اسلام برنامه‌ی کاملی است. ما در حقیقت اشتباه برداشت می‌کنیم و از همین برداشت نادرست فکر می‌کنیم که اسلام تنها نماز، روزه، حج، زکات و جهاد است. این یک اشتباه بزرگ است. به خدا سوگند مبالغه نمی‌کنم اما اسلام پانصد هزار بند است، موارد جزئی مانند تربیت فرزندان، انفاق مال، روابط، و .. اگر جزئیات شریعت را برشماریم حدود پانصد هزار بند می‌شود. یک برنامه وقانون کامل است. من سخن را کوتاه می‌کنم و می‌گویم: این قانون بزرگ از خصوصی‌ترین ‌روابط انسان در بستر زناشویی آغاز و به روابط بین المللی ختم می‌شود، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴾
﴿بگو آيا كسانى كه مى‏ دانند و كسانى كه نمى‏ دانند يكسانند.﴾

[ سوره زمر: 9]

image
چه مانعی وجود دارد که یکی از شما دانش بجویید؟ درحالی که دانش به شکل گسترده‌ای فراهم است. در قدیم انسان‌ها از مدینه تا بصره را مسافرت می‌کردند تا یک حدیث را فرا گیرند. اکنون با فشردن یک کلید صد هزار حدیث در مقابل دیدگان اوست. دانش از فضل الهی است. من سایتی در اینترنت دارم که روزانه یک میلیون نفر از آن بازدید می‌کنند. و روزانه از هشتصد تا نهصد فایل از آن دانلود می‌کنند. گوگل را باز کنید. فقط نام مرا بنویسید. در دو میلیون جا نام من نمایش داده می‌شود. به شکل شگفت انگیزی علم پخش شده و سیره و حدیث و فقه و خطبه‌ها و روابط ناشویی همه و همه در سایت وجود دارد.
می گویند: جهان پنج قاره بوده است. سپس یک قاره شده است. سپس تبدیل به یک کشور، پس از آن به یک شهر، سپس روستا و پس از آن تبدیل به یک خانه و اکنون تبدیل به یک کتابخانه شده است. جهان اکنون یک کتابخانه است. من در سیدنی نشسته‌ام و هر روز اخبار سوریه را دارم. همه‌ی اتفاقات دنیا را دنبال می‌کنم. جهان یک سالن مطالعه در یک کتابخانه شده است. بنابراین علم رایگان در اختیار است. و سایت‌های بی شمار علمی را خداوند عنایت فرموده است. هر پرسشی به ذهن شما برسد هزار پاسخ برایش در این سایت‌ها وجود دارد. سایت من نیز در خدمت شماست. هر خواهری که نام مرا در گوگل بنویسد سایت مرا در دو میلیون مکان مختلف می‌بیند. بنابراین در باره‌ی علم بهانه‌ای باقی نمی‌ماند، علم رایگان وجود دارد و در اختیار مردم است. مشکل در سلیقه هاست.

هر انسانی به موضوعات معینی نیاز دارد که باید در آن‌ها فقه و فهم حاصل کند:

خواهران گرامی، ما موضوعاتی داریم که هر کس به آن نیاز دارد، چگونه؟ اگر تاجر باشد، موضوعات فقهی بی شماری وجود دارد. اما مهمترین موضوع برای تاجر مسأله‌ی خرید و فروش است، آیا این طور نیست؟
مهم‌ترین موضوع مورد نیاز پزشک، احکام جعاله و دستمزد است که پزشک دستمزد خود را نه برای درمان بلکه فقط برای معاینه می‌گیرد. حکمی دیگر نیز وجود دارد، خرید و فروش وجود ندارد، کاری انجام نمی‌شود، داد وستدی هم نیست. فقط معاینه است. پزشک و وکیل و مدرس نیاز به احکام جعاله دارند. تاجر نیاز به احکام معاملات دارد. اما زن بسیار نیازمند موضوعاتی دقیق است که مهمترین آن حق شوهر بر همسر و حق همسر بر شوهر است. حقوقی دارد و وظایفی را باید انجام دهد. پس اگر وظیفه‌ی خود را انجام داد آنگاه از خداوند خود پاداش بخواهد. پس وظیفه تان را انجام دهید و حقوق خود را از خداوند بخواهید.
من بر این باورم که تجربه‌ای بسیار زیبا در مالزی وجود دارد. درصد طلاق بالا رفت. مهاتیر محمد مدرسه‌ای برای ازدواج دایر کرد که تنها زمانی زوجین می‌توانستند ازدواج خود را انجام دهند که مدرک موفقیت را کسب کرده باشند. دوره شش ماهه است. حقوق شوهر و حقوق همسر، تربیت فرزندان، شش ماه دوره‌ی آموزش، سخنرانی و امتحانات و کسانی که موفق به کسب مدرک شوند می‌توانند ازدواج کنند. می‌گویند: درصد طلاق به ده کاهش یافت.

جهل بزرگ‌ترین دشمن اسلام است:

خواهران گرامی، نادانی بدترین دشمن انسان است. نادان با خود کاری می‌کند که دشمنش نمی‌تواند آن کار را بکند. انسان از این والاتر است. دوزخیان چه مشکلی داشته‌اند که در آتش افتاده اند؟ مشکل آنان نادانی بوده است.

﴿ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴾
﴿ و گويند اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقل كرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم.﴾

[ سوره ملک: 10]

بزرگترین مشکل دوزخیان در آتش نادانی و ناآگاهی آنان است.

﴿ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ * فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ ﴾
﴿ و گويند اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقل كرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم * پس به گناه خود اقرار مى كنند.﴾

[ سوره ملک: 10]

بنابراین نادانی بزرگترین دشمن انسان است. خواهر گرامی وقتی به فرزندان خود اهمیت می‌دهد سود دنیا و آخرت را به دست می‌آورد. فکر نمی‌کنید شاید این فرزند یک دعوتگر شود؟ یا یک دانشمند بزرگ شود؟ یا یک مصلح اجتماعی بزرگ شود؟ یا استاد دانشگاه بزرگی شود؟ آثار بزرگی از خود به جا بگذارد. تمام کارهای بزرگ او در کارنامه‌ی اعمال مادر ثبت می‌شود. به خدا سوگند شگفت است که خداوند به خاطر پرورش فرزندان و توجه به آنان، بهشت را به او داده است.
من گاهی می‌گویم: یک زن صالح، سخنرانی گوش نکرده است، در اینترنت گشت نزده است، در خانه نشسته و چند دختر داشته آنان را به نیکی تربیت کرده و ازدواج داده است و سرش را گذاشته و مرده است. فوری وارد بهشت می‌شود. وظیفه‌ی خود را انجام داده است. فرزندان خویش را تربیت نموده است.
بنابراین ما سه چیز داریم؛ سه ابزار برای توجیه داریم: خانه، مدرسه، رسانه، مهمترین گرایش گفته می‌شود: تربیت محیطی این دانشجو بسیار والا است. من سی و پنج سال تدریس کرده‌ام. گاهی دانشجویی مرتب ومودب می‌بینید که حرف بد نمی‌زند، پشت سر این دانشجو یک مادر بزرگ قرار دارد، در پس هر کار مهمی یک زن وجود دارد. سخن دوم اندکی ناپسند است: پشت سر هر حیوان نیز یک زن است. مانند آنکه در هر کار بزرگی زنی وجود دارد پشت هر حیوانی زنی وجود دارد؛ زیرا زن تاثیر فراوانی در زندگی خانواده دارد.

لذت و خوشبختی:

خواهران گرامی، دانش جستن از مهمترین مسائل است که من آرزو دارم در این کشور به آن بپردازید. زندگی روزمره‌ی ما عادی است. خوردیم، نوشیدیم، خوابیدیم، شب زنده داری کردیم، هر روز، هر روز، هر روز، و پس از آن چه؟ آیا وظیفه‌ی وجود ندارد؟ آیا هدفی وجود ندارد؟ زندگی روزمره خسته کننده است که آن را یکنواختی نامیده‌اند و به هیچ وجه معنایی ندارد.
imageبنا به حکمتی والا خداوند به دنیا اجازه نداده است که با وجود بزرگی‌اش انسان را همیشه خوشبخت داشته باشد. کسی که خانه ندارد خانه می‌خرد و یک هفته یا دو و یا سه هفته در آن لذت می‌برد و پس از آن چه می‌کند؟ یک چیز عادی می‌شود. کسی که خودرویی ندارد خودرویی می‌خرد یک هفته یا دو هفته یا سه هفته بعد عادی می‌شود. اکنون مدرک آموزش عالی دارد، پیش‌تر ‌آرزو داشت بر مدرکش نوشته شود لیسانس فلان وفلان، لیسانس می‌گیرد و برایش عادی می‌شود. خداوند هیچ اجازه‌ای به دنیا نداده است که انسان را به خوشبختی همیشگی برساند. خوشبختی ناقص است.
بنا به حکمت بسیار بسیار بسیار والایی علما میان لذت وسعادت – این یک سخن دقیق است - فرق گذاشته‌اند. شخصی غذاهای بسیار فاخر می‌خورد. لذت بسیار می‌برد. این یک لذت است. انسانی در یک خانه‌ی بزرگ ساکن است. این خانه بسیار آراسته است و مبلمان با شکوهی دارد. این نیز لذت است. اگر خانه مشرف بر دریا باشد یا مشرف بر یک کوه سرسبز باشد این نیز لذت است. ما چیزی به نام لذت داریم و جهان همه متعلق به لذت است. و چیزی داریم به نام خوشبختی و سعادت. مهمترین چیز این است که لذت از خارج می‌آید اما سعادت از درون سرچشمه می‌گیرد. لذت نیاز به مال، سلامتی، و وقت دارد. نتیجه این که انسان در آغاز از سلامتی خوبی برخوردار است اما وقت و مال ندارد بنابراین لذت‌ها تعطیل است. اکنون که عمر او چهل یا چهل و پنج سال است ثروتمند شده و سلامتی هم دارد اما وقت ندارد. پا به کهنسالی می‌گذارد و کارخانه را به فرزندانش می‌دهد. وقت دارد و مال دارد اما سلامتی ندارد. او از اسید اوریک رنج می‌برد. بیماری‌های فراوانی دارد. پس همیشه سه چیز عموما وجود دارد که تنها یک یا دو تا از آن‌ها محقق می‌شود و یکی از آن‌ها وجود ندارد. این امور لذت هستند. اما خوشبختی نیاز به وقت ندارد. نیاز به مال و ثروت و هیچ چیزی ندارد. خوشبختی از درون سرچشمه می‌گیرد.

گر زیبایی رخ ما در چشم تو آویزد چون آنان‌که دیدند از غیر ما بگریزد
ور زیبا کلام ما در گوش تو افتد غرور بگذاری، راهم در هوش تو افتد
ور بچشی تو ذره‌ای از طعم محبت کشته‌ی عشق ما روا بدانی به جرأت
* * *
گر نسیم تقرب به درگاه ما بر تو وزد ز غربت و شوق ما ملامت بر تو گزد
عشق ما آسان ناید به کف ای مدعی گویمت با این ادعا در جهل نشسته ای
***

تربیت فرزندان مطلقا بزرگ‌ترین کار:

خواهران گرامی، شخصی می‌گوید: منطقی است که زن در خانه حبس باشد؟ منطقی است، برای مثال هواپیمایی که از دبی مستقیم به سیدنی آمده‌اید خلبانانش در یک اتاق کوچک هستند و مسئولیت هشتصد مسافر را بر عهده دارد. او محبوس نیست. بلکه مهمترین وظیفه را دارد. فکر نکنید که چرا باید در خانه بنشینم؟ این خانه مرکز کنترل و مدیریت است. این خانه مانند اتاق خلبان است. و مسئولیت تمام فرزندان به عهده‌ی شماست. شش مدرسه‌ی یتیم خانه‌ای در شام وجود دارد. در آنجا توجه بسیار زیاد وغیرقابل باوری انجام می‌شود. اما به خدا سوگند تمام این توجه کردن‌ها با توجه مادر برابری نمی‌کند. کودک نزد مادر و پدرش است و از هر جایی بهتر به او توجه می‌شود.
بنابراین خواهر گرامی فرزندانی دارد یا آنان را برای همسر خوب بودن آماده می‌کند. این رسالت بسیار بزرگی است. مادری هستید و فرزندانی دارید و آنان را تربیت می‌کنید.

بزرگ‌ترین سرمایه‌ی انسان پیوندش با خدا و پیاده کردن منهج اوست:

یک نکته‌ی دیگر: اگر دختر جوان مؤمن و پایبندی قرآن بخواند و با حیا و محجبه باشد. او نزد خداوند پاداش بسیار مهمی دارد. ما گاهی از کار خداوند غافل هستیم و درد می‌کشیم. هر زن مؤمن، پاک و پاکدامن آینده‌ی درخشانی دارد و حتی اگر اندکی تأخیر کند پاداش بزرگ الهی در انتظار اوست.
بنابراین ارتباط انسان با خداوند متعال و اجرای برنامه و قانون الهی بزرگترین سرمایه‌ی اوست. خداوند وجود دارد. محال است و بسیار محال است که از خداوند فرمان برید و زیان ببینید. محال است و بسیار بسیار محال است که نافرمانی او را بکنید و سود ببرید. نافرمانی بهای گزافی دارد. فرمان بری ثمره‌ی فراوانی دارد. پس خواهر گرامی وقتی با خداوند ارتباط دارد و با او ارتباط برقرار می‌کند او در والاترین مقام نزد خداوند قرار دارد.
گاهی شوهر ویژگی‌های خسته کننده‌ای دارد، خدای تعالی می‌فرماید:

﴿ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ﴾
﴿و همسرش را براى او شايسته [و آماده حمل] كرديم.﴾

[ سوره انبياء: 90]

گاهی با دعا خداوند همه چیز را کاملا عوض می‌کند، چه اتفاقی افتاد؟ شما زیبا شدید. می‌گوید: من مقام خود را در نزد خداوند از اخلاق همسرم می‌دانم. شما نیز باید مقام خود را با توجه به اخلاق شوهرتان، نزد خداوند بدانید. اگر ارتباط با خدا وجود داشته باشد خداوند به او الهام می‌کند تا نرم خو باشد و خدمت کند و اگر از خداوند دور باشد سخنان او زشت و خشم آلود خواهد بود. در این جا سخن مهمی ازشعرانی بیان می‌کنیم: من جایگاه خودم نزد خداوند را از اخلاق همسرم متوجه می‌شوم.

عشق و گذشت:

خواهر گرامی متأهل، باید از اخلاق شوهرش پی به مقام خود در نزد الله ببرد. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ﴾
﴿و از نشانه‏ هاى [قدرت] اوست آفرينش آسمانها و زمين.﴾

[ سوره روم: 22]

از جمله آیات دلالت کننده بر بزرگی وعظمت او:

﴿ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ﴾
﴿ آفرينش آسمانها و زمين.﴾

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴾
﴿و از نشانه‏ هاى [حضور] او شب و روز و خورشيد و ماه است.﴾

[ سوره فصلت: 37]

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ﴾
﴿و از نشانه‏ هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد.﴾

[ سوره روم: 21]

مودت و رحمت میان زن و شوهر از آفرینش الهی است، چه کسی آن را آفریده است؟ خداوند بزرگ. اصل طراحی الهی این است که مودت و رحمت میان زن و شوهر وجود داشته باشد.

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ﴾
﴿ آفرينش آسمانها و زمين.﴾

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴾
﴿ و از نشانه‏‌هاى [حضور] او شب و روز و خورشيد و ماه است.﴾

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ﴾
﴿ و از نشانه‏ هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد.﴾

imageمیان مودت و رحمت تفاوت وجود دارد؟ اگر فرض کنیم شوهر تمام مورد قبول زن هست، شخصیت بزرگوار، فهیم و متینی دارد. این مودت است. شوهر بیمار است. خانه نشین شده است. به خدا سوگند در کشورمان زنانی را می‌شناسم که سی سال به شوهر خود خدمت کرده اند. شوهر خانه نشین بوده و زن صبور وشکیبا بوده است.
این پیمان ازدواج است خواهران گرامی، به طور کلی پاک‌ترین ‌پیمان، خداوند می‌فرماید:

﴿ وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقاً غَلِيظاً ﴾
﴿و چگونه آن [مهر] را مى‏ ستانيد با آنكه از يكديگر كام گرفته ايد و آنان از شما پيمانى استوار گرفته‌اند.﴾

[ سوره نساء: 21]

در قرآن همین یک آیه وجود دارد، میثاق غلیظ یعنی پاک‌ترین ‌پیمان در زندگی یعنی ازدواج است:

﴿ وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقاً غَلِيظاً ﴾
﴿و چگونه آن [مهر] را مى‏ ستانيد با آنكه از يكديگر كام گرفته ايد و آنان از شما پيمانى استوار گرفته‌اند.﴾

نژادپرستی و انسانیت:


بنابراین وقتی زن مؤمن شخصیت خود را بشناسد و نقش خویش را بداند و رسالت و وظیفه‌اش در زندگی را بشناسد، کلام دقیق می‌گویم: در بشریت اکنون یا نژاد پرستی است یا انسانیت، نژادپرستی چیست؟ کسی که بر این باور است که آنچه دارد دیگران ندارند - نژاد پرست - یا وظایفی که دیگران دارند او ندارد – نژادپرستی - و شوهر وقتی معتقد باشد چیزی دارد که همسرش ندارد و زن وظایفی دارد که او ندارد نژادپرست است. حق وتو نژادپرستانه است. چرا باید پنج کشور اگر بگویند: نه، قطعنامه لغو گردد و حال آنکه در جهان دویست و پنجاه کشور وجود دارد.
وقتی درباره‌ی مادر همسرتان حرف بدی می‌زنید و او نمی‌تواند به هیچ وجه پاسخ شما را بدهد ولی او اگر درباره‌ی مادرتان چیزی بگوید دنیا را به هم می‌ریزید در این صورت شما نژادپرست هستید. همان طور که مادر شما مادرتان است مادر او نیز مادرش هست. پس موضوع یا نژادپرستانه است و یا انسان دوستانه، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ﴾
﴿مردان بر آنان درجه برترى دارند.﴾

[ سوره بقره: 228]

یک درجه و آن سرپرستی است. هواپیما دو خلبان دارد. دستیار خلبان نیز در حالت‌های بسیار دشوار به یاری او می‌شتابد. اما تصمیم با خلبان اول است.
پس این ازدواج یک مؤسسه است. آیه‌ی کریمه می‌فرماید:

﴿ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ ﴾
﴿ميان خود به مشورت پردازيد.﴾

[ سوره طلاق: 6]

یعنی او به شما مشورت دهد و از شما مشورت بگیرد. از او خواهش کنید و او از شما خواهش کند. مذاکرات دائمی وجود دارد. داد و ستد. اما در بحران‌ها تصمیم با یک نفر است:

﴿ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ﴾
﴿مردان بر آنان درجه برترى دارند.﴾

نه یک میلیون درجه، فقط درجه‌ی سرپرستی، این موضع اسلامی است.

همکاری درک عمیق و احساسات جوشان منجر به کار بزرگی می‌شود:

نکته‌ی دیگر این آیه‌ی شریفه است:

﴿ الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ ﴾
﴿مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده.﴾

[ سوره نساء: 34]

﴿به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده.﴾

این موضوع بسیار مهم است. زن چیزهایی در اختیار دارد که از زن برتر است. او احساس فراوان دارد. مهر و عاطفه‌ی بسیار بالایی دارد و مرد فکر و درک ژرفی دارد بنابراین همکاری این دو ويژگی یعنی ادراک بالا با عواطف فراوان منجر به کارهای بزرگی می‌شود.
چرا خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ﴾
﴿آفرينش آسمانها و زمين.﴾

﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً﴾
﴿و از نشانه‏ هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد.﴾

چرا مرد در کنار همسر خود آرام می‌شود؟ با عواطف پر خروش او آرام می‌گیرد. چرا زن با مرد خود آرام می‌شود؟ زیرا به قدرت او تکیه می‌کند. یکی قدرت تکیه گاهی دارد. یکی عواطف حساس و هیجان والا دارد. همدیگر را تکامل می‌بخشند ولی با هم رقابت ندارند. بنابراین اصل طراحی الهی:

﴿ وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ﴾
﴿ميانتان دوستى و رحمت نهاد.﴾

پس هر خواهر متأهلی که میان خود و شوهر خود مودت یافت، خداوند را براساس طرح الهی، سپاس بگزارد و اگر مودتی نبود به مشکل بزرگی برخورده‌ایم. بنابراین همه چیز تصحیح می‌شود وقتی خداوند می‌فرماید:

﴿ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ﴾
﴿ و همسرش را براى او شايسته [و آماده حمل] كرديم.﴾

به این معنا که اصلاح ممکن است و انسان وقتی نزد دیگری می‌رود نیمی از راه را رفته است و چون او را یافت نیمی دیگر را نیز می‌رود.
از خداوند متعال می‌خواهم که خانه‌های شما چون بهشت باشد و در هر جایی که باشد بهشت باشد و بهشت نیازی به مال ندارد بلکه با مودت و رحمت به دست می‌آید.

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر