حالت سیاه
21-11-2024
Logo
تربيت اسلامی – موضوعات مختلف تربیتی – سخنرانی ها - درس (18-28) : تامین اجتماعی در اسلام
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد امین. بارخدایا تنها آنچه به ما آموختی را می دانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا چیزی به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آنچه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمره ی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند و با رحمت خود ما را از جمله ی بندگان صالح خود قرار بده.

تامین اجتماعی وظیفه ی اولی الامر و سرپرستی وظیفه ی تمام مسلمانان:

با یکی از موضوعات جدید اجتماعی در خدمت شما هستیم که باید در درجه ی نخست مورد بررسی قرار گیرد. این موضوع سرپرستی اجتماعی است. اصطلاح دیگری نیز به نام تامین اجتماعی است. تامین اجتماعی از وظایف اولی الامر است. اگر انسانی بیمار شود باید یک بیمه ی سلامتی داشته باشد. اگر به بیمه ی همکاری نیاز داشته باشد این وظیفه ی اولی الامر است. اما وظیفه ی تمام مسلمانان سرپرستی اجتماعی است و این سرپرستی اجتماعی زندگی انسان را کریمانه می کند. شما در جامعه ی اسلامی تنها نیستید و همه برای یک نفر و یک نفر برای همه است. چراکه خداوند می فرماید:

﴿ وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ﴾
(و خويشان نزديكت را هشدار ده)

[شعراء ]

اصل خویش تر و خویش :

چرا؟ زیرا نزدیک ترین انسان به شما خویش نسبی شما است یا نزدیک ترین انسان به شما کسی است که خانه اش نزدیک شما است یا نزدیک ترین انسان به شما با ایمان ترین فرد است. این ها از هر کس دیگر بیشتر شایسته ی توجه و احسان شما هستند.
image
یک نکته ی بسیار دقیق وجود دارد. به موضوع دعوت رسیدیم. از کسی که به او اطمینان دارید و کسی که به شما اطمینان دارد، شروع کنید؛ زیرا کسی که به او ایمان دارید و به شما ایمان دارد هیچ مانعی میان شما نیست.
به عنوان یک تجربه ی ساده: شما در راه مسجد هستید. آیا می توانید یک انسان را شانسی انتخاب و به او بگویید: با من به مسجد بیا و مثلا در این جا درس خوبی برگزار می شود؟ از شما می ترسد، اما برادر شما، پسر شما، پسر برادر شما و پسر عمویتان و پسر خاله ی شما به شما اعتماد دارند و نگرانی و ترسی وجود ندارد؛ زیرا مومن پیش از هر چیزی باید از ارتباط مبتنی بر اعتماد استفاده کند بنابراین خداوند عزوجل به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دستور داده است و فرموده:

﴿ وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ ﴾
(و خويشان نزديكت را هشدار ده)

[شعراء ]

برادران زیادی به سوی خداوند هدایت می شوند. پس از چند ماه برادرش را می آورد. پس از چند ماه برادر دومش را می آورد. پس از مدتی داماد خود را می آورد. پس از آن پسر خواهرش را می آورد. این انسان خوبی است. زیرا نزدیک ترین شخص به او است. چنان که از نظر فقها زکات کسی که خویشان نیازمندی داشته باشد قبول نیست. پس خویشان از هر کس مهم تر اند. اما واژه ی اقربون را برخی سه جنبه داده اند. خویشاوند نسبی، فقیرتر، و با ایمان تر، در هر پروژه ی توزیع زکات اموال یا صدقه از نزدیک ترین انسان ها به خود، یا با ایمان ترین شخص نسبت به شما و یا نزدیکترین شخص از نظر مکانی یعنی همسایه یا برادر نسبی شروع کنید. یا هر کس که به شما نزدیک تر باشد و ایمان داشته باشد بنابراین هر چه جامعه بیشتر پیشرفت کند سرپرستی اجتماعی با آن رشد پیدا می کند.

اصل سرپرستی اجتماعی :

1 - اصل همسایگی:

اصل سرپرستی اجتماعی خویشاوندی و مکان است. احادیثی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم درباره ی حقوق همسایه بیان فرموده افتخار اسلام است؛ همیشه جبرئیل مرا به همسایه سفارش می کرد تا آن جا که گمان کردم از من ارث خواهد برد.
آیا حقوق همسایه را می دانید؟ اگر از شما طلب کمک کرد به او یاری کنید و اگر یاری خواست کمک کنید و اگر قرض خواست به او بدهید و اگر بیمار شد عیادتش کنید و اگر مرد تشییع نمایید و اگر خیر و خوبی دید به او تبریک بگویید و اگر مصیبتی بر او وارد شد به او تسلیت بگویید و در مقابل ساختمان او ساختمان بزرگتری نزنید تا هوا را از او بگیرید مگر این که از او اجازه بگیرید. اگر میوه ای خریدید اندکی به او هدیه بدهید و اگر نمی دهید طوری که نبیند وارد خانه شوید و فرزند شما برای ناراحت کردن فرزند او آن را بیرون نبرد و با بوی غذایتان او را نیازارید مگر اندکی به او بدهید .
پس بیمه و سرپرستی بر اساس مکان وجود دارد. احادیثی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم درباره ی همسایه ها و برای همسایه ها بیان فرموده اند بسیار زیاد است.

 

2 - اصل همسایگی :

احادیثی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم درباره ی نزدیکان سفارش کرده است بسیار است بنابراین پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم اگر انسان از مال خود یا زکات مال خود به نزدیکانش بدهد در این بخشش دو اجر دارد، یکی پاداش صدقه و دیگری پاداش صله رحم و باید از سرپرستی اسلامی بر اساس مکان، نسب شروع کنیم؛ چراکه هر انسانی خویش و همسایه دارد .

انواع سرپرستی اجتماعی :

1 – سرپرستی مالی :

سرپرستی انواعی دارد. ما سرپرستی مالی مادی، معنوی داریم و در صدر سرپرستی معنوی خیرخواهی، ارشاد، آموزش و دعوت به سوی خدا است.
درباره ی یکی از خانواده های دمشقی با اصل و نسب شنیدم که یک انجمن تاسیس کرده اند. این انجمن اهداف بسیاری داشت. نخستین هدف این که یک شرکت تجاری تاسیس کرده است. سرمایه ی این شرکت را افراد این خانواده تامین کرده اند. این شرکت مدیران و متخصصانی داشت. شرکت سودآوری بود. سود این شرکت به این خانواده ی بزرگ در دمشق باز می گشت و هدف ان ازدواج دادن جوانان و تامین آموزش دانشگاهی برای آنان بود. وظیفه ی آنان کمک به جوانان در ازدواج بود. یک چهارم این شرکت فقط برای کمک به افراد این خانواده بود. طبیعتا خانواده هایی وجود داشت که جمعیت زیادی داشتند. خانواده ای به معنای گسترده و هر کس به این خانواده منسوب بود در این شرکت حقی داشت. ثروتمندان سرمایه می دادند و فقرا سود می بردند.
همکاری دین و تمدن است. ما تنها با همکاری و همیاری نزد خداوند تقرب می یابیم. این انجمن خیریه متعلق به این خانواده است و اهداف فرهنگی دارد. بنابراین گاه گاهی سخنرانی ها و نشست هایی برای افراد این خانواده برگزار می کند. برخی از علما را دعوت می کند. من باری به این انجمن دعوت شدم. و چندین سخنرانی در آنجا داشته ام. و انجمن های اجتماعی دارد که اوضاع اجتماعی و اقتصادی و آموزشی و دینی را بررسی می کنند. هر خانواده از نظر معیشتی: آیا نیازمند کمک شرکت هست؟ اوضاع آموزشی: آیا فرزندانی دارد که ترک تحصیل کرده باشند تا آنان را به بازگشت به تحصیل قانع کند؟ آیا جوانانی نیازمند قسط دانشگاهی بسیار بالا هستند که برای همین در آموزش رسمی قبول نشده اند؟ انجمن های مخصوصی برای پرداخت اقساط آنان وجود دارد.
چه مانعی برای انجام این کارها وجود دارد؟ این کار در اختیار ما است. خداوند عزوجل ما را بیش از حد توان مکلف نکرده است. این کار براساس امکانات هر انسانی تعیین شده است. خداوند عزوجل با نص قرآنی قطعی الدلاله فرموده است :

﴿ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ﴾
(و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد)

[مائده : 2]

اگر هر کسی به روشی فکر کند تا نزدیکان و همسایگان و همکاران و یا دوستان یا نزدیک ترین شخص به خود را کمک مادی یا علمی کند زندگی بسیار بهتر خواهد بود.
مثلا: پزشکی بالاترین مدرک را از شهر دور دستی گرفته است و مدرکش کمیاب است. اگر انسانی معمولی باشد نخستین هدفش جمع ثروت است و اگر ایمانش بسیار بالا باشد نخستین هدفش این است که علم خود را به بزرگترین گروه پزشکان آموزش دهد تا این دانش به تمام همکارانش برسد.
یک واقعیت وجود دارد. تعدادی از پزشکان از کشور دوردستی آمدند که مدارک بالایی داشتند. آنان فکر کردند به استان ها بروند و تخصص خود را در قالب سخنرانی برای همکارانشان ارائه دهند. موارد لاعلاج استان ها را به سوریه می آوردند تا رایگان درمان کنند. شما وقتی خود به خود خدمتی به خلق می کنید نزد خداوند پاداش فراوانی دارد. وقتی از خود و منافع خود و هدف های خاص خود و منافع خاص خود می زنید تا به مردم خدمت کنید نزد خداوند بسیار بزرگ هستید. بنابراین خداوند می فرماید :

﴿ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ﴾
(و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد)

[مائده : 2]

2 – به کار گیری جوانان بیکار :

image
گاهی شما پست خالی برای یک کار دارید. از مومنان بپرسید: آیا کسی بیکار وجود دارد؟ آیا انسانی بدون کار هست؟ اگر به شغل ها فکر کنیم و از شغل آغاز کنیم بهتر است زیرا بزرگترین مشکلی که جوامع در حال توسعه با آن رو به رو هستند بیکاری است و بیکاری دو نوع است: بیکاری واقعی و بیکاری کاذب. کسی که در آمدش پنج هزار است اما بی کار است و عملا درآمدش کفایت نمی کند. این بیکاری کاذب دارد. درآمد کافی نیست. بنابراین در جستجوی روش های نامشروع برای کسب درآمد است. کسی که بیکار است سربار جامعه است. هر کس دوست دارد مخارج خانواده اش را تامین کند. افراد پیرامون خود را تامین معاش و تامین کار کند.
باری برادری یک حرف به من گفت و من اکنون حرف او را ارزشی نمی دهم، گفت: من به اندازه ای اموال دارم که فرزندان و نوادگانم را نیز بس است. من نیاز به کار ندارم. کارخانه ای دارد که هشتاد کارگر در آن کار می کنند. مشکلاتی در تامین مواد اولیه پیش آمده بود. مشکلات فراوانی بود. او نزد من آمد و برای تعطیل کردن کارخانه با من مشورت می کرد. تنها یک حرف به من گفت: من سودی نمی برم. سود و هزینه برابر است. من نیازی به کار فراوان در مقابل هیچ ندارم. به او گفتم: آن هشتاد کارگر که شما برایشان هشتاد خانه را باز نموده ای. پولی می گیرند که غالبا بیشتر هزینه هایشان را با آن می پردازند. و دلیل این کار تو هستی. به او گفتم: آیا باور می کنی که اگر کارخانه را باز بگذاری حتی یک ریال هم سود نبری بیش از هر کس سود کرده ای. تو هشتاد خانه را در جریان نگه داشته ای. بنابراین بدون آن که کارخانه دار فکر کند نزد من جایگاهی دارد و با هزار کارگر یا هشتصد کارگر و هزار دویست کارگر، هزار و دویست خانه را در جریان نگه داشته است. بنابراین وقتی به دیگران می اندیشید و از خود بیرون می آیید تا به دیگران خدمت کنید نزد خداوند بسیار مقرب هستید.

همکاری در اسلام فرض است:

نکته ی دقیقی وجود دارد و آن اینکه تعاون و همکاری در اسلام فرض است؛ فرض است زیرا هر امری در قرآن کریم اقتضای وجوب دارد و خداوند در قرآن کریم به شما می گویید :

وَتَعَاوَنُوا
همکاری کنید

همیشه به شما می گفتم: انسان سرشت دارد و مکلف است. سرشت ويژگی خود او است و تکلیف امر و نهی است. همیشه سرشت با تکلیف در تضاد است. زیرا تضاد سرشت با تکلیف بهای بهشت است.
مانند بسیاری از مثال هایی که می زنم. سرشت اقتضا می کند مال را بگیرید و تکلیف انفاق مال را پیشنهاد دارد. سرشت ماندن در خواب و تکلیف بیدار شدن را اقتضا می کند. سرشت رسوا کردن مردم را در پی دارد اما تکلیف سکوت را ارائه می دهد. سرشت نگاه عمیق به زیبایی های زنان را پیشنهاد می دهد اما تکلیف چشم پوشی را بیان می کند. این تضاد میان سرشت و تکلیف است که بهای بهشت می باشد. اکنون سرشت فردی است و تکلیف گروهی است. اگر به سرشت خود بازگردید باید تنها زندگی کنید و تنها از زندگی لذت ببرید و تنها در آمد داشته باشید. اما وقتی با دیگران همکاری کنید از سرشت خود به سوی دستور الهی خارج شده اید؛ زیرا دستور خداوند اقتضا می کند با دیگران همکاری کنید، خداوند می فرماید :

﴿ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ﴾
(و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد)

[مائده : 2]

نکته ی دیگری وجود دارد که امیدوارم برایتان روشن باشد. شاید شما ثروتمند ونیکوکار باشید و زکات مال و بیشتر از آن هم بدهید. بنابراین کسی که بگوید : مومن مکلف است فقط زکات مالش را بدهد اشتباه کرده است. چه کسی چنین چیزی گفته است؟ خداوند می فرماید:

﴿ لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ﴾
(نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد)

[ بقره]

برای پرداخت زکات آمده است. پرداخت مال بنا به تمایل خودش چیزی دیگر است. زکات را به عنوان فرض می دهد. اما از روی تمایل دادن مال این صدقه است. نشانه ی محبت شما به خدا انفاق کردن مالتان است. ما وقتی درک درستی از این دین داریم که از کتاب و سنت سرچشمه دارد آن را تنها عبادات آیینی نمی بینیم بلکه روشی در جهت تکامل زندگی می دانیم.

 

حقیقت صله ی رحم:

همکاری با همکاری مادی شروع می شود. احادیثی که از صله ی رحم سخن می گوید حدود سی حدیث است. و از واضح ترین عبادات تعاملی در اسلام عبادت صله ی رحم است. آیا چنین نیست؟ این عبادت با ارتباط آغاز می شود. شاید با یک تماس تلفنی آغاز و با دید و بازدید ادامه یابد و پس از دیدن احوال معیشتی، تربیتی،علمی، دینی و اجتماعی خویش را جویا می شوید. سپس این عبادت را با بخشش مادی ادامه می دهید اگر فقیر باشند و اگر نقص یا دشمنی داشته باشند آن را با ارشاد اجتماعی رفع می کنید و اگر بیسواد بودند با آموزش و اگر کمبود داشتند با فرهنگ سازی آن را رفع می کنید.
این خانواده را با تمام نیازهایش پیگیری می کنید. پس از آن این خویش می آید و خویش خود را به خدا دعوت می کند. این صله ی رحم است. اما مردم معنای صله ی رحم را نفهمیده اند و آن را دید وبازدید عید می دانند و تمام تلاش این است که او را در خانه اش نبینید و همین که کارت بگذارید کافی است و کار تمام است. این عبادت اجتماعی زیبا تبدیل به گذاشتن یک کارت در خانه به طور سالیانه است ولی خداوند می فرماید :

﴿ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴾
(و بال خويش براى مؤمنان فرو گستر)

[حجر]

موضوع سرپرستی اجتماعی و تامین اجتماعی از وظایف اولی الامر است اما سرپرستی اجتماعی وظیفه ی مومنان است. این سرپرستی اجتماعی مبتنی بر اصل همجواری و نسب و همکاری در کار به عنوان همکار و در خانه به عنوان همسایه است . هم جواری در مناسبت ها ويژه ی دوست است. ارتباط ایمانی نیز در این رابطه در صدر است.
ما بیمه ی اجتماعی را به جنبه های مادی آن باز می گردانیم مانند همکاری، خرید خانه، تامین ابزار و شغل. از سخن سیدنا عمر چه می فهمید: «اگر بخشیدید بی نیاز کنید»، منطقی نیست که معنای این سخن یعنی بخشیدن به شخصی به میزان صد میلیون بلکه باید به اندازه ای به او ببخشید که بی نیاز شود نه اینکه برای او شغل یا کاری فراهم کنید.
کاری وجود دارد که من ان شاء الله با آن ارتباط دارم. اینکه انسانی خانه ای ببخشد و انجمن کارآفرینی برای دختران فقیر ایجاد کند. در این خانه دختران خیاطی را به بهترین شکل می آموزند. بنابراین اگر دختری در دوره های زیادی موفق شود به او چرخ خیاطی داده شود. سپس پارچه به او داده می شود تا لباس بدوزد. این لباس از وی گرفته شود و برایش فروخته شود. دختر فقیری که غالبا دست به سوی خیرین دراز می کرد اکنون تبدیل به یک تولید کننده شده است. او تکدی می کرد و اکنون تولید کننده شده است. زکات می گرفت اکنون زکات می دهد.
تصور بیمارگونه این است که زکات را به فقرایی ببخشیم که از گرسنگی در حال مرگ هستند و مبالغ بسیار کمی به آنان می دهیم. این تنبلی را به آنان می آموزد. شرافت را در آنان نابود می کند. در صف طولانی می ایستد تا مبلغ اندکی به او داده شود. این درست نیست. مهم این است که او را برای کار آماده کنید. بنابراین در برخی از جوامع تنها در صورت کار به انسان فقیر پول داده می شود. دقت کنید تنها در قبال کار به او پول می دهند. این فقیر صدقه نمی گیرد. زکات نمی گیرد. دستمزد می گیرد. او پول می گیرد و سر خود را بالا می گیرد. با عزت نفس این پول را می گیرد. این پول را می گیرد و هرگز احساس خواری نمی کند. شما وقتی پولی در مقابل کاری به او می دهید عزت نفس را در او پرورش داده اید. شرافت را در او پرورانده اید. این اموال را بدون خجالت می گیرد. آن را می گیرد زیرا در قبال خستگی هایش داده می شود. اگر در تمام کارها درمقابل کار به انسان ها پرداخت شود این کارها رشد یافته و پیشرفت نیز حاصل می شود.
بنابراین موضوع سرپرستی اجتماعی موضوع بسیار مهمی است. و هر کس می تواند این کار را انجام دهد.

دعوت به گام های عملی برای سرپرستی اجتماعی :

من شما را به اقدامات عملی دعوت می کنم. سخن دیگر بس است. سخن تنها هرگز ارزشی ندارد. شاید ده ها تن را ببینید که وارد انجمنی می شوند. هر کدام در ماه هزار تا می پردازند. ده تن در ماه ده هزار به کسی می پردازند و مشکلی حل می شود. می خواهد نیازی را با قسط سود بخرد. اکنون آن را با قرض الحسنه خریده است به جای آنکه با قسط سود بخرد. این مبلغ را در این ماه به فلانی داده ایم. این ابزار را با قیمت نقدی خریده است بدون آنکه سودی داشته باشد. بنابراین کمترین سطح همکاری مساله ی انجمن ها است. این در سوریه الحمدلله رایج است. این همکاری است. همکاری فرهنگی در خانواده است .
شخصی در ریاضیات برتری دارد. دانشجویان پیش از امتحان پولی جمع می کنند و او به آنان درس هفتگی ریاضیات می دهد. این همکاری است. تدریس خصوصی همکاری است. گاهی در پی شخصی برای کار در میان خویشان می گردیم یا در میان افراد یک خانواده و یا در میان مقتدیان مسجد، که بتواند این شکاف کاری را پر کند.
گاهی دانشگاهی نیاز به یک امام دارد. دانش آموزی با مدرک دبیرستان و نیاز به رفتن به دانشکده ی پزشکی دارد. وی به عنوان امام مسجد این دانشگاه تعیین می شود و از پرداختن قسط معاف می شود. و وارد دانشکده ی پزشکی می شود. اقساط بسیار گران است. وقتی به دیگران بیندیشید برای شما نیز تعیین می شود. اما امور بدون برنامه ریزی و بدون همکاری و بدون پیگیری، مثلا انسانی که تنها زندگی می کند، در آسایش، بدون توجه به کسی، این انسان نزد خداوند مقرب نیست. الحمدلله کار نیک دادن مجوز به انجمن ها تسهیلات بسیاری به همراه دارد. من بیش از دو سال پیش شنیدم که دویست وچهل انجمن در قطر وجود دارد که چند روز پیش به هزار و چهارصد تا رسیده است و به انجمنی دعوت شدیم که اشخاصی از بزرگان قوم را دعوت کرده بود. یکی از آنان رئیس دانشگاه بود. پنج بورسیه بطور سالانه به این روستا بخشید. و یک بیمارستان درمان تعداد مشخصی از بیماران این روستا را هدیه داد. یک کار همکارانه بسیار زیبا است. گاهی انسان را گریه می گیرد که بیمارستان، دانشگاه، خیرین، علما هدیه می دهند. این همکاری است. زندگی ما مبتنی بر همکاری است. این آیه کریمه فریاد می زند :

 

﴿ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ﴾
(و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد)

[مائده : 2]

این آیه یک اصل در دین است. هر انسانی با برادرش همکاری کند به اندازه ی توان خودش در اطاعت از خداوند با او همکاری کرده است. و هر انسانی با برادرش رقابت کند به میزان نافرمانی اش نسبت به خدا این کار را کرده است. سیدنا ابوبکر به سیدنا عمر می گوید: «دست خود را بیاور تا با تو بیعت کنم ای عمر، سیدنا عمر گفت: پناه بر خدا!!! کدام زمین مرا حمل کند و کدام آسمان بر روی سرم خواهد بود اگر بر قومی امارت کنم که ابوبکر در آن باشد. گفت: ای عمر، تو از من قوی تر هستی. گفت: تو از من برتر هستی. بنابراین گفت: نیروی من در لطف تو نهفته است» پس همکاری می کنیم .

همکاری تمدن است :

همکاری تمدن است. همکاری، تامین و سرپرستی تمدن است. اگر در جمع زندگی کنید شما انسان والایی هستید. اگر غم مردم را داشته باشید و مال خود را هدیه دهید و وقت و علم و تجربه ی خود را به افراد پیرامون خود هدیه کنید والاتر و والاتر خواهید بود. باید همکاری جای رقابت را بگیرد. با تاسف بسیار دشمنان ما در غرب به حد غیرقابل تصوری همکاری می کنند و فرزندان آنان بر اساس همکاری پرورش می یابند حتی بازی هایی که کودکانشان بازی می کنند براساس همکاری است. بازی تک نفره اصلا وجود ندارد. تمام بازی ها براساس همکاری است. حتی همکاری در خون آنان است.
image
من باور دارم کسانی که در زمین برتری یافته اند و تمام جهان را در دست دارند فرزندان خود را صدها سال براساس همکاری پرورش داده اند. گویا در خون آنان گلبول قرمز، گلبول سفید و گلبول همکاری وجود دارد. اما ما گویی در خون ما گلبول سفید و قرمز و گلبول رقابت وجود دارد. در کشورهای عقب افتاده ما با هم رقابت داریم و همدیگر را نابود می کنیم. در سطح یک شرکت و یا موسسه و یا اداره هر کدام در پی نابود سازی دیگری است. ما مفهومی به نام کارگروه نداریم. مفهوم همکاری را نمی دانیم. این از اسلام و از اخلاق اسلامی است.
شما در محل کار خود هستید. یک همکار اشتباه می کند. نزد مدیر کل می روید و می گویید: این چیزی نمی فهمدو. مرتکب اشتباه بزرگی شده است. اگر مومن باشید نزد او می روید و او را راهنمایی می کنید و می گویید این اشتباه است. درستش این است. خداوند خیرت دهد. اکنون شما بزرگترین مومن هستی. خیر. با او سخن نمی گویید. او را راهنمایی نمی کنید. با مدیر صحبت می کنیم. او را اخراج می کند. سه چهارم کارهای ما در ادارات چنین است. در کارخانه ها و در موسسات و شرکت ها چنین است . هر کس در پی نابودی دیگری است. این یک نشانه ی عقب ماندگی است. اما در جامعه ی مومنان نزد او می روید و می گویید: این اشتباه است. درست این است. میان شما و او توجه وجود دارد. باید چنین باشد.
من بسیار اختلافاتی را در کارها مشاهده می کنم. در شرکت ها و در موسسات و در ادارات و در خانواده ها و تمام پروژه هایی که رقابت در آن است. هر شخصی در کمین دیگری است. وقتی اشتباهی ببیند خودش را نزد مسئولان شیرین می کند تا دیگری را نابود کند. بنابراین از خداوند می خواهم که به من و شما توفیق و پیروزی و موفقیت عنایت کند. و از خداوند می خواهد به شما و من همکاری عطا نماید. همکاری کنید. با همکاری خداوند از همه راضی خواهد شد. امید است خداوند با همکاری ما را عفو فرماید .

 

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر