- تربیت اسلامی / تربیت فرزندان در اسلام
- /
- تربیت فرزندان در اسلام2008
خداوند جهانیان را سپاس میگوییم و بر سیدنا محمد راستین وعدهی امانت دار درود میفرستیم. بار خداوندا ما را از تاریکیهای جهل و گمان به سوی نور شناخت و دانش و از لجنزارهای شهوتها به سوی باغهای بهشت تقرب بیرون ببر.
تربیت اجتماعی از مهمترین انواع تربیت فرزندان در اسلام:
برادران گرامی، با درس بیستم از دروس تربیت فرزندان در اسلام در خدمت شما هستیم و در این درس به تربیت اجتماعی میپردازیم که از مهمترین انواع تربیت فرزند در اسلام میباشد و در هر درس ان شاء الله موضوعی وسیع از موضوعات تربیت اجتماعی را انتخاب میکنیم و اکنون با موضوع امر به معروف و نهی از منکر آغاز مینماییم.علت برتری این امت امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا است:
برادران گرامی این حق چه زمانی رشد میکند؟ با امر به معروف و نهی از منکر. دایرههای باطل چه زمانی تنگتر و تنگتر میشود؟ با امر به معروف و نهی از منکر. پس علما امر به معروف و نهی از منکر را تقریبا فریضهی ششم میدانند. چطور؟ ما روزه، نماز، حج، زکات داریم و امر به معروف و نهی از منکر که فرض ششم است. بزرگترین دلیل نیز سخن الله است که میفرماید:﴿ كُنْتُمْ ﴾
(بودید)
﴿ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ ﴾
(شما بهترين امتى بودید كه براى مردم پديدار شدهايد.)
﴿ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ ﴾
(شما بهترين امتى بودید كه براى مردم پديدار شدهايد)
﴿ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ﴾
(به كار پسنديده فرمان مى دهيد و از كار ناپسند بازمى داريد و به خدا ايمان داريد)
با تربیت فرزندان بر اساس امر به معروف و نهی از منکر، حق رشد میکند و باطل فرو میکاهد:
یکی از برادران گرامی ما پسری در مهد کودک داشت. به تربیت او بسیار حساس بود. خانه هم بسیار منظم و قانونمند بود. اما خانم مربی مهد با وجود ظاهر اسلامیاش برای آنان ترانههایی با صدای زن پخش کرده بود. نام آن زن ترانه خوان را نمیبرم. کودکان شاد شدند. اما این پسر به این خانم گفت: بهتر است به صدای این زن آوازه خوان گوش ندهیم، زیرا خداوند او را دوست ندارد. خانم معلم دستپاچه شد. کلاس به هم ریخت و ترانه خاموش شد. تصور کنید یک کودک خردسال. وقتی فرزندانمان را بر اساس امر به معروف و نهی از منکر پرورش بدهیم حق رشد میکند و باطل کوچکتر و کمتر میشود. اما چیزی که اکنون وجود دارد شاید وارد خانهی شخص محترمی شوید. او مسلمان و از مقتدیان مسجد است. دختر برادرش لباس نامناسب میپوشد. اما وی از او استقبال میکند. زیباییاش را میستاید و شیک بودنش را تمجید میکند. اما او لباس نامناسب پوشیده است. حتی به فکرش هم نمیرسد که یک کلمه به او بگوید.وقتی از زشتیها باز نداریم سزاوار هلاکت هستیم. چه چیز باعث شد بنی اسرائیل مستحق نابودی شوند؟ خداوند عز وجل میفرماید:
﴿ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ ﴾
([و] از كار زشتى كه آن را مرتكب مى شدند يكديگر را بازنمى داشتند)
چمدان را گرفت و در خودرو نهاد و ماشین حرکت کرد. وقتی راننده به مناطق مرتفع و بلند رسید دختر جوان (همسر به شوهرش) گفت: چرا پدرت را زدی؟ راننده نگه داشت و گفت: این پدر تو بود؟ پیاده شو، این هم دستمزدت، پدرت را میزنی؟
امر به معروف و نهی از منکر بر هر انسانی واجب است:
هر کس از ما باید با ادب و احترام سخن بگوید. هیچ کس یک کلمه بر زبان نمیآورد. میبینید دارد ذات الله را با بدترین دشنامها ناسزا میگوید و همه ساکت هستند، باید امر به معروف و نهی از منکر شود.
خواهر محجبهای وارد خط واحد میشود. راننده ترانههای غیرمجاز میگذارد. به او میگوید: این نواری است که در خانه گوش میدهی، اما این وسیلهی نقلیه عمومی است و جزو مالکیت شخصی شما نیست، ضبط را خاموش کن.
یک حرف بزنید، پندی دهید. شخصی میگوید: به خدا سوگند دلیل توبهی من از شرب خمر این بود که من منتظر اتوبوس بودم و پس از یک ساعت خودرویی ایستاد. راننده دید شیشههای شراب با من است گفت: بفرما پیاده شو. من مسافری را که با خود شراب دارد؛ سوار نمیکنم. به خدا سوگند خورد که همین رفتار راننده یکی از عوامل توبهی او بوده است.
به خود عادت دهید که پند دهید. باری نزد شخصی رفتم. خیّر و نیکوکار و تاجری بزرگ بود. از مسلمانان برجسته بود. کارمندی بدحجاب داشت. به او پند دادم. گفت: به خدا سوگند صدها نفر نزد من آمده اند اما هیچ کس چنین چیزی به من نگفته است. یعنی طبیعتا او را اخراج کرد. مسلمانان بر شما حق دارند. زنی این گونه بی بند و بار معقولانه نیست که چنین کارمندی داشته باشید. برادر سخنی بگو. فرزند خود را طوری تربیت کنید که توجه کند. این درست است این نادرست است. باید و نبایدها و حلال و حرام را به او بیاموزید.
کسی که از امر به معروف و نهی از منکر دست بردارد خیریت و برتری را از دست میدهد:
امر به معروف و نهی از منکر فرض ششم است. وقتی کودک بر اساس امر به معروف و نهی از منکر پرورش مییابد در حقیقت امر به معروف نظم مساوی است با انضباط.برخی از مدارس دبیرستان برای پدران فرمهایی میفرستند که آیا فرزندتان در خانه نماز میخواند؟ چقدر پدرانی که از شرم فرزندان نمازخوان شده اند. پدری که خود نماز نمیخواند از نماز فرزندش از او میپرسند. این پرسش نکتهی دقیقی است. یعنیای پدر نماز بخوان. گاهی نکات دقیق و جالب توجهی مطرح میشود و به هر صورت مستقیم نیست و انسان را آگاه میکند. اما کسی که میگوید به او ربطی ندارد و امور مردم برایش مهم نیست و از امر به معروف و نهی از منکر دست بر میدارد با توجه به نص آیه خیری در او نیست و خداوند یهود را برای این نابود کرد که:
﴿ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ ﴾
([و] از كار زشتى كه آن را مرتكب مى شدند يكديگر را بازنمى داشتند)
پایبندی دلیلی اساسی در امر به معروف و نهی از منکر است:
بنابراین تنها کسی میتواند به امر به معروف و نهی از منکر بپردازد که خود پایند باشد. اما گناه، انحراف، سهل انگاری در صورت وجود در آمر به معروف باعث میشود دیگران او را ساکت کند و یا با او خشونت کند و برخی بگویند کَل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی.بنابراین باید فرزندانم را بر اساس امر به معروف و نهی از منکر پرورش دهم.
برادری از ائمهی مساجد برایم تعریف میکرد: یک روز صبح دیرتر بیدار شدیم. ساندویچی برای فرزندم تهیه کردم و گفتم: پسرم در راه آن را بخور. به پدر گفت: پیامبر علیه الصلاة والسلام فرموده است:
(( الأكل في السوق دناءة ))
((خوردن در کوچه و بازار فرومایگی است))
دوری از خشونت و تندی در امر به معروف و نهی از منکر:
هرگز منظور من تندی و تندروی در امر به معروف و نهی از منکر نیست. کسی که امر به معروف میکند با خوبی و نیکی امر کند و کسی که نهی میکند نباید با روش زشت دست به این کار بزند. اگر امر به معروف و نهی از منکر بخواهد نتیجهای بدتر از بد داشته باشد همان بهتر که امر و نهی نکنید.سیدنا عمر سخنی دارد که میگوید: بهترین شما کسی نیست که خیر را شناخته و یا شر را میداند ولی بهترین شما کسی است که دو بدی را بشناسد و از هم تشخیص داده و سپس سادهترینشان و کم ضررترینشان را برگزیند
آیه دقیقا بیان میدارد:
﴿ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً ﴾
(و از فتنه اى بترسيد كه تنها به ستمكاران شما نمى رسد)
بنابراین در برخی از احادیث آمده است که خداوند فرشتگان را میفرستد تا سرزمینی را ویران کنند و فرشتگان میگویند:ای پروردگار، در میان آنان انسان نیکوکاری وجود دارد. میفرماید: از خود او آغاز کنید. گفتند: چراای خدا؟ فرمود: زیرا با دیدن زشتیها خم به ابرو نیاورده است.
اشخاصی پایبند هستند اما به امور مردم بی توجه اند، به خانواده، فرزندان، خواهر و افراد پیرامون خود امر به معروف نکرده است. فقط به خودش توجه میکند. امر به معروف و نهی از منکر فراتر از خویشتن رفتن و خدمت به مخلوقات است. اما بار دیگر میگویم اگر پایبند نباشید و اگر نقص داشته باشید و بلغزید نخواهید توانست یک سخن حق بگویید و چه بسا افرادی شما را دست بیندازند.
بنابراین دلیل برتری و خیر بودن این امت امر به معروف و نهی از منکر است.
سفارش به حق یکی از ارکان رستگاری است:
آیا باور میکنید که سفارش به حق یک چهارم رستگاری یا یکی از ارکان رستگاری است. رستگاری ارکانی دارد. چهار رکن. دلیل:﴿ وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴾
(سوگند به عصر [غلبه حق بر باطل] * كه واقعا انسان دستخوش زيان است * مگر كسانى كه ایمان آوردند و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه كرده اند)
سخنان زیبا صدقه است:
گاهی پسر نزد پدر است و پدر مرتک تخلف بزرگ و خطرناکی در معاملات میشود. پسر با کمال احترام میگوید: پدر این کار درست نیست. شیخ این گونه گفته است، میخواهی از او بپرسی؟ جایز است، پس من اشتباه شنیده ام، دوست داری از او بپرسی؟ او را در رودربایستی قرار میدهد. به خدا سوگند روشهای امر به معروف و نهی از منکر بسیار زیبا و حکیمانه وجود دارد.
یک بار حسن و حسین پیرمردی را دیدند که اشتباه وضو میگیرد. آن دو وی را در تعیین صحت وضو داور خود کردند و هر کدام در مقابل او وضو گرفتند و پرسیدند کدام یک از ما درستتر وضو گرفته است؟ پیرمرد به آنان گفت: به خدا سوگند وضوی من اشتباه بود.
می توان بدون آزار رساندن امر به معروف و نهی از منکر کرد. به خدا سوگند شنیدم پدر عالمی در مصر سیگار میکشد. پدر مقام و جایگاهی داشت و پسر خود را بسیار محترم میداشت. بلکه او فکر میکرد پسرش ازاین امر چیزی نمیداند و در مقابل فرزندش سیگار نمیکشید. این عالم بزرگوار (پدر جایگاه خود را داشت اما سیگار میکشید). از یکی از خویشان خود خواست تا به دیدار پدرش رفته و در وقت مشخصی در مقابل او سیگار بکشد. مهمان وارد شد و به او گفت: در مقابل من سیگار بکش. مهمان سیگار کشید. پسر آن مرد مهمان را پند داد. و در بارهی خطرات دخانیات صحبت کرد. سوگند خورد که پدرش سیگار را ترک نمود. پسر به او بی احترامی نیز نکرد. راههایی برای آگاهی بخشیدن بدون آزار رساندن وجود دارد. شخصی از خویشان خود را واداشت تا سیگار بکشد. از او خواست تا در وقتی معین بیاید. در مقابل او سیگار بکشد. او را پند داد. پسر رو به مهمان پند میدهد اما قصد اصلی وی پدر است. در حقیقت این پندها برای پدر است. این روش بسیار زیبایی است.
فکر کرد که باید سخنانی بگوید و سخنان خوب صدقه است.
(( إن الرجل ليتكلم بالكلمة من رضوان الله تعالى ترفعه إلى أعلى عليين، وإن الرجل ليتكلم بالكلمة من سخط الله تعالى يهوي بها إلى أسفل سافلين ))
((شخصی سخنی میگوید که مورد پسند خداوند است و خداوند او را به بالاترین درجهی والایی ارتقا میدهد و شخصی سخنی میگوید که برخلاف رضای خداوند است و خداوند او را به پستترین جایگاهها فرو میکشاند))
صالح و اصلاحگر:
خداوند متعال میفرماید:﴿ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴾
(و پروردگار تو [هرگز] بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش اصلاحگرند به ستم هلاك كند)
بنابراین:
﴿ وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴾
(و پروردگار تو [هرگز] بر آن نبوده است كه شهرهايى را كه مردمش اصلاحگرند به ستم هلاك كند)
از ويژگیهای مؤمنان دوستی با یکدیگر است:
خیابانی را تصور کنید که بیست خانه در آن است. اولین خانه آتش گرفته است. اگر تمام همسایگان برای خاموش کردن آتش تلاش نکنند آتش یکی یکی تمام خانهها را در بر میگیرد. این تصوری بسیار ساده از این اندیشه است و معنای سخن خداوند که میفرماید:﴿ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً ﴾
(و از فتنهاى بترسيد كه تنها به ستمكاران شما نمى رسد)
﴿ وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند)
﴿ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ﴾
(كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند)
﴿ وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴾
(و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى كنند و زكات مى دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است)
مسلمان باید حق را بگوید حتی اگر به زیانش باشد:
یکی از اصحاب میگوید: با رسول الله بیعت کردیم بر شنیدن و اطاعت کردن در حالت خوشی و ناخوشی، سختی و آسانی و ترجیح دیگران بر ما و همچنین نباید با والیان و حکام، بخاطر حکومت، درگیر شویم مگر زمانی که کفر آشکاری دیدید و برای آن از جانب خدا دلیل و برهانی داشتید. یعنی حق را باید گفت.در یک کشور اسلامی گرایشی برای حذف روزه به طور کلی وجود داشت و تلاش کردند از برخی از علما فتوا بگیرند اما نتوانستند. عالم بزرگواری دارای مقام والایی بود و از او خواستند اما او خودداری کرد. وعده و وعید به او دادند اما خودداری کرد، تهدیدش کردند؛ نپذیرفت سپس ناگهان بر صدور فتوایی برای لغو روزه موافقت نمود. داستان بیست سی سال پیش است. این فتوا در نشستی بزرگ گفته خواهد شد تا مخاطبان زیادی داشته باشد و مردم آن را بشنوند. در این نشست گفت: خداوند میفرماید:
﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴾
(اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد)
﴿ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ ﴾
(مثل زده سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است)
﴿ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ * وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ ﴾
(مثل زده سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است *ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مى دهد و خدا مثلها را براى مردم مى زند شايد كه آنان پند گيرند * و مثل سخنى ناپاك چون درختى ناپاك است كه از روى زمين كنده شده و قرارى ندارد)
مؤمنان دوست یکدیگرند، طرف مقابل هم دوست یکدیگرند:
برادران گرامی، حقیقت این است که آیهای در سورهی انفال آمده است یعنی آیه هفتاد و دوم. به نظر من مسلمانان بیش از هر چیزی به این آیه نیاز دارند. آیه بسیار دقیق است. یک نکتهی دقیق در آن وجود دارد. خداوند بزرگ میفرماید:﴿ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردهاند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نمودهاند و كسانى كه [مهاجران را] پناه دادهاند و يارى كردهاند آنان ياران يكديگرند)
﴿ وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نمودهاند و كسانى كه [مهاجران را] پناه دادهاند و يارى كردهاند آنان ياران يكديگرند)
﴿ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(و كسانى كه كفر ورزيدند ياران يكديگرند)
﴿ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(ياران يكديگرند)
رنج مسلمانان از فتنه و فساد به دلیل رها کردن امر به معروف و نهی از منکر:
سبحان الله آیهی دیگری است که من در مراسم عقد میخوانم و هیچ ارتباطی به ازدواج هم ندارد. این آیه:
﴿ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ﴾
(اگر شما درد مى كشيد آنان [نيز] همان گونه كه شما درد مى كشيد درد مى كشند و حال آنكه شما چيزهايى از خدا اميد داريد كه آنها اميد ندارند)
﴿ يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ ﴾
(مى خواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند ولى خداوند نمى گذارد تا نور خود را كامل كند)
﴿ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(و كسانى كه كفر ورزيدند ياران يكديگرند)
﴿ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردهاند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نمودهاند و كسانى كه [مهاجران را] پناه دادهاند و يارى كردهاند آنان ياران يكديگرند)
﴿ إِلَّا تَفْعَلُوهُ ﴾
(اگر اين [دستور] را به كار نبنديد)
﴿ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ ﴾
(اگر اين [دستور] را به كار نبنديد در زمين فتنه و فسادى بزرگ پديد خواهد آمد)
همکاری دشمنان و توطئه علیه مسلمانان:
آیا زن محجبه و محترمی را نمیبینید که دخترش در کنارش بدترین لباسها را میپوشد؟ مادر کجاست؟ پدر کجاست؟﴿ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ ﴾
(اگر اين [دستور] را به كار نبنديد در زمين فتنه و فسادى بزرگ پديد خواهد آمد)
﴿ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ﴾
(و كسانى كه كفر ورزيدند ياران يكديگرند)
﴿ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ * وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ * إِلَّا تَفْعَلُوهُ ﴾
(كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردهاند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نمودهاند و كسانى كه [مهاجران را] پناه دادهاند و يارى كردهاند آنان ياران يكديگرند**و كسانى كه كفر ورزيدند ياران يكديگرند* اگر اين [دستور] را به كار نبنديد)
﴿ إِلَّا تَفْعَلُوهُ ﴾
(اگر اين [دستور] را به كار نبنديد)
﴿إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ ﴾
(اگر اين [دستور] را به كار نبنديد در زمين فتنه و فسادى بزرگ پديد خواهد آمد)
مهم این است که انسان میدان را برای باطل خالی نکند:
نکتهای بسیار دقیق وجود دارد. برادران گرامی، باطل از زمان آفرینش انسان وجود داشته است اما مهم این است که باطل میدان را به تنهایی در درست نگیرد. فساد، فحشا خانه ها، شرابخوری ها، خمر، روسپی خانهها و همه چیز وجود دارد. اما نباید نافرمانان در میدان تنها بمانند و حکم برانند. مسجد، پایبندی، پاکدامنی، صداقت، و امانت داری نیز وجود دارد. به خدا سوگند رانندهای در این شهر در خودرواش بیست میلیون لیره پیدا کرد. چهار روز میگشت تا صاحب آن را پیدا کرد.مردی آلمانی به ترکیه سفر کرد. در رستورانی پانصد هزار یورو جا گذاشت. صاحب رستوران به پلیس اطلاع دادپ و مبلغ را نگه داشت تا صاحب آن را پیدا کنند. پس از دو روز این گردشگر به رستوران باز گشت و بسیار از این ترک سپاسگزاری نمود.
گاهی یک شخص مقام اسلام را نزد دیگران بالا میبرد. این داستان را در اینترنت پخش کردند. امر به معروف و نهی از منکر پایه و اساس دین است. ششمین فریضه است. بگذارید زبانتان به حرف آید. کسی که ساکت است و حق را نمیگوید مانند شیطانی گنگ است. پس مهم این است که باطل در میدان تنها حکمران نباشد. کاباره وجود دارد و مسجد نیز وجود دارد. دروغ و صداقت، نفاق و اخلاص، انحراف و پایبندی، بخل و بزرگواری، و ترس و شجاعت نیز وجود دارد.
به خدا سوگند وارد ادارهای شدم. کارمند بسیار دوست داشتنی و پایبندی بود. او اعمال نیکی داشت. او تمام کارمندان را با ادب خود به تحسین واداشته است. گویا در این اداره به دلیل شرمندگی از این انسان گرایش همکاری با شهروندان وجود دارد. پایبند، مهربان، نیکوکار، و پایبند است. او بسیار به شهروندان خدمت میکند. الگویی والا شد.
یک بار انسانی سوار بر اسب در صحرا میرفت. به نظر میرسید یک اسب دزد راهزن وضع دردناکی دارد وی او را سوار اسب خود کرد. هنوز دزد سوار اسب نشده بود که صاحب اسب را روی زمین انداخت و اسب را دزدید و گریخت. صاحب اسب او را صدا میزد. به او گفت: این اسب را به تو بخشیدم و دیگر هرگز از تو نخواهم گرفت اما این خبر بیابان را پخش نکنی که جوانمردیاش را از دست می دهد. با از دست دادن جوانمردی زیباترین خصلت بیابان از دست می رود.
شما امر به معروف و نهی از منکر کنید.
امر به معروف و نهی از منکر عبادتی است که باید به آن پایبند باشیم:
حقیقت این است که پیامبر علیه الصلاة والسلام صاحب تمام علوم شده است. در دانشگاه به ما آموختهاند که فصیحترین سخنان پس از سخنان خداوند سخنان پیامبر علیه الصلاة والسلام است. این یک صحنه است. پیامبر علیه الصلاة والسلام فرمود:(( مَثَلُ القَائِم في حُدُودِ اللَّه والْوَاقِع فيها، كَمثل قَومٍ اسْتَهَموا على سَفِينَةٍ ـ يعني كل واحد أخذ مكانه من السفينة ـ فَأَصابَ بَعْضُهم أعْلاهَا، وبعضُهم أَسْفلَهَا فكان الذي في أَسفلها إذا استَقَوْا من الماء مَرُّوا على مَنْ فَوقَهمْ، فقالوا: لو أنا خَرَقْنا في نَصِيبِنَا خَرقا ولَمْ نُؤذِ مَنْ فَوقَنا ؟ ـ فتحوا فتحة ـ فإن تَرَكُوهُمْ وما أَرَادوا هَلَكوا وهلكوا جَميعا، وإنْ أخذُوا على أيديِهِمْ نَجَوْا ونَجَوْا جَميعا ))
((مثال کسی که بر پا دارندهی حدود تعیین شدهی خداوند است و کسی که در نافرمانی امر خدا قرار گرفته است، مانند گروهی است که در کشتی قرار گرفته، برخی از آنها در طبقهی بالا و برخی در طبقه پایین کشتی قرار میگیرند. کسانی که در طبقهی پایین هستند هنگامی که کشتی بر روی آب قرار میگیرد برای گرفتن آب به طبقه بالا میروند. آنها به افرادی که در طبقهی بالا هستند میگویند: خوب است ما برای خود شکافی در زیر کشتی ایجاد کنیم و از آنجا آب بگیریم و مزاحم افراد طبقهی بالا نشویم. اگر آنها را با آنچه میخواهند انجام دهند به حال خود وا میگذاشتند، همگی غرق میشدند و اگر جلوی اقدام آنها را بگیرند، همگی رهایی مییابند.))
گاهی مادر اشتباه بزرگی میکند و کسی به او چیزی نمیگوید. اگر چه مادر است اما باید گفت: مادر این کار اشتباه است. این خلاف شریعت است. از آن نهی شده است. قرآن از آن نهی کرده است. ممکن است اولین بار نپذیرد اما با اصرار پایبندی ایجاد میشود.
امر به معروف و نهی از منکر یکی از دلایل انضباط در خانه و محل کار است:
برادران باور کنید یکی از دلایل پایبندی در خانه و محل کار امر به معروف و نهی از منکر است. آیهای که پیشتر بیان کردم:﴿ لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ * كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ ﴾
(از ميان فرزندان اسرائيل آنان كه كفر ورزيدند به زبان داوود و عيسى بن مريم مورد لعنت قرار گرفتند اين [كيفر] به خاطر آن بود كه عصيان ورزيده و [از فرمان خدا] تجاوز میکردند *[و] از كار زشتى كه آن را مرتكب مى شدند يكديگر را بازنمى داشتند)
﴿ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ ﴾
(از كار زشتى كه آن را مرتكب مى شدند يكديگر را بازنمى داشتند)
غرب به خوار و بینوا ساختن ما برای دور کردن از امر به معروف و نهی از منکر مشغول است:
بنابراین بدبختیهایی که گریبانگیر ما شده، سرزمین هایمان اشغال شده، کشورهای اسلامی اشغال شده، ثروتهای به غارت رفتهی ما، جهان غرب مشغول خوار کردن و بینوا ساختن ما است. تمام اینها دلیل این امر است. پیامبر علیه الصلاة والسلام فرموده است:(( لا إله إلا اللّه، ويَلٌ لِلْعَرَبِ من شَرّ قد اقْتَرَب، فُتِحَ اليوم من رَدْم يأجوجَ ومأجوجَ ـ وعقد بيديه عشرة قالت زينب زوجته: ـ يا رسول اللّه أَنَهْلِكُ وفينا الصالحون ؟ قال: نعم، إذا كَثُرَ الْخَبَثُ))
(« لا اله الا الله» وای بر عرب از شری که امروز نزدیک شد. امروز سد یاجوج و ماجوج اینطور باز شد و ده انگشت خود را بست. همسرش زینب گفت:ای رسول خدا آیا با وجود نیکان ما نابود خواهیم شد؟ فرمود: آری، وقتی پلیدیها زیاد شود)
بنابراین او علیه الصلاة والسلام فرموده است:
(( والذي نفسي بيده لتأمُرُنَّ بالمعروف ولَتَنْهَوُنَّ عن المنكر، أو لَيُوشِكَنَّ الله يبعثُ عليكم عقاباً منه، ثم تدعونه فلا يستجيبُ لكم ))
(سوگندبه کسی که روح من در دست قدرت اوست یا امر به معروف و نهی از منکر میکنید یا (درغیر این صورت) نزدیک خواهد بود که خداوند عذاب خود را بر شما فرود آورد و آن گاه شما (برای نجات خود) به درگاه خدا دعا میکنید و دعای شما را اجابت نمیکند)
(( ثم تدعونه فلا يستجيبُ لكم ))
((به درگاه خدا دعا میکنید و دعای شما را اجابت نمیکند))
انسان باید با رعایت ادب و بدون رسوایی امر به معروف و نهی از منکر کند:
برادران، مسالهی امر به معروف و نهی از منکر فرض ششم است آن را انجام دهید و فرزندانتان را نیز بیاموزید که آن را با رعایت ادب انجام دهند و کسی را رسوا نکنند. افراد را در تنهایی و با نرمی پند و اندرز دهید و بهترین عبارات را استفاده کنید.(( دخل عليَّ رسول الله صلى الله عليه وسلم فعرفت في وجهه أنه قد حفزه شيء فتوضأ ثم خرج فلم يكلم أحداً فدنوت من الحجرات فسمعته يقول: ' يا أيها الناس إن الله عز وجل يقول: مروا بالمعروف وانهوا عن المنكر من قبل أن تدعوني فلا أجيبكم، وتسلوني فلا أعطيكم، وتستنصروني فلا أنصركم))
((رسول خدا صلی الله علیه وسلم بر من وارد شد از چهرهی مبارک فهمیدم که گویا چیزی ناراحتش نموده است. وضو گرفت و بیرون رفت و با هیچ کس سخنی نگفت و من به او نزدیک شدم شنیدم که میفرماید:ای مردم خداوند عزوجل میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر کنید پیش از آنکه مرا بخوانید و اجابت نکنم و از من بخواهید و من نبخشم و از من یاری طلبید و یاری ندهم))
(( من قبل أن تدعوني فلا أجيبكم وتسلوني فلا أعطيكم وتستنصروني فلا أنصركم ))
((پیش از آنکه مرا بخوانید و اجابت نکنم و از من بخواهید و من نبخشم و از من یاری طلبید و یاری ندهم))
(( كيف بكم إذا لمْ تأمروا بالمعروفِ ولم تَنْهَوْا عن المنكر ؟ قالوا: يا رسول الله، وإنَّ ذلك لكائن ؟ قال: نعم، وأشدُ، كيف بكم إذا أمرتُم بالمنكر، ونهيُتم عن المعروف ؟ قالوا: يا رسول الله وإنَّ ذلك لكائن ؟ قال: نعم، وأَشدُّ كيف بكم إذا رأيتُمُ المعروفَ منكرا والمنكرَ معروفا ))
((حال شما چگونه خواهد بود زمانی که امر به معروف و نهی از منکر ننمودید؟ پرسیدند: آیا چنین چیزی امکان دارد؟ پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم فرمود: بدتر از این هم اتفاق میافتد، پرسیدند: بدتر از این چیست؟ فرمود: «زمانی که امر به منکر و نهی از معروف بنمایید» یاران پرسیدند:ای رسول خدا! آیا چنین چیزی امکان خواهد داشت؟ پیامبرصَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم فرمود: «آری! و بدتر از این هم اتفاق خواهد افتاد» یاران پرسیدند:ای رسول خدا بدتر از این چیسیت؟ پیامبرصَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم فرمود: «زمانی خواهد آمد که [در دید مردم آن زمان] معروف به منکر، و منکر به معروف تبدیل میشود))