- تربیت اسلامی
- /
- دانش دل ها
هر فعالیتی که انسان را به خداوند نزدیک کند ذکر خدا است:
برادران: رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
((ألا أنبئكم بخير أعمالكم -خير اسم تفضيل- وأزكاها عند مليككم, وأرفعها في درجاتكم, وخير لكم من إعطاء الذهب والورق, وأن تلقوا عدوكم فتضربوا أعناقهم, ويضربوا أعناقكم, قالوا: وما ذاك يا رسول الله؟ قال: ذكر الله عز وجل))
((آیا شما را از بهترین اعمال و پاکیزهترین رفتار نزد پروردگارتان که شما را به بالاترین درجه در اعمالتان میرساند و برای شما از انفاق طلا و نقره و رویارویی با دشمن و این که شما گردن آنها را بزنید و آنان گردن شما را بزنند؛ بهتر باشد مطلع سازم؟» گفتند: چه کاری است ای رسول خدا؟، فرمود: «یادکردن خدای متعال»))
برادران، یاد خداوند یک واژهی جامع و گسترده است. اگر قرآن را خواندید شما ذکر کننده هستید. اگر استغفار کردید ذکر کننده هستید. اگر تسبیح او را گفتید شما ذاکر هستید. اگر ستایش او را بنمایید و یا تکبیر بگویید و توحید او بگویید و به درگاه او دعا کنید شما او را ذکر نمودهاید و اگر سنت پیامبرش را بخوانید و سیرهی یارانش را برای مردم بخوانید شما ذاکر خداوند بودهاید. هر فعالیتی شما را به خداوند نزدیک سازد ذکر او خواهد بود.
((ألا أنبئكم بخير أعمالكم وأزكاها عند مليككم, وأرفعها في درجاتكم, وخير لكم من إعطاء الذهب والورق, وأن تلقوا عدوكم فتضربوا أعناقهم, ويضربوا أعناقكم, قالوا: وما ذاك يا رسول الله؟ قال: ذكر الله عز وجل))
((آیا شما را از بهترین اعمال و پاکیزهترین رفتار نزد پروردگارتان که شما را به بالاترین درجه در اعمالتان میرساند و برای شما از انفاق طلا و نقره و رویارویی با دشمن و این که شما گردن آنها را بزنید و آنان گردن شما را بزنند؛ بهتر باشد مطلع سازم؟» گفتند: چه کاری است ای رسول خدا؟، فرمود: «یادکردن خدای متعال»))
دلیل نماز خواندن یاد خداوند است:
آیهی شریفه:
﴿إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾
(كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد و قطعاً ياد خدا بالاتر است)
یکی از علما گفته است: یاد خداوند بزرگترین چیز در نماز است؛ زیرا خداوند متعال میفرماید:
﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾
(و به ياد من نماز برپا دار)
بنابریان دلیل برپایی نماز ذکر خداوند است. آیهی دیگری نیز وجود دارد:
﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾
(پس مرا ياد كنيد [تا] شما را ياد كنم و شكرانهام را به جاى آريد و با من ناسپاسى نكنيد)
یکی از علما گفته است:
﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾
(و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد و قطعا ياد خدا بالاتر است و خدا مىداند چه مىكنيد)
برخی گفتهاند: ای مؤمن یاد کردن خداوند از تو؛ بزرگتر از یاد کردن تو برای او است. یعنی وقتی شما او را یاد کردید، برای یاری جستن از او است و زمانی که او شما را یاد میکند در حقیقت همه چیز را به شما داه است.
در روایت آمده است:
((أنا جليس من ذكرني, وحيث ما التمسني عبدي وجدني))
((من همنشین کسیام که مرا یاد میکند و هر جا بندهام مرا بجوید مییابد.))
مومن هر چه بیشتر یاد خدا نماید بیشتر از نفاق پاک میشود؛ زیرا منافقین به ذکر اندک خداوند معروف هستند.
مهم این است که انسان ارتباط صادقانهای با خدا داشته باشد:
برخی از علما دربارهی ذکر سخنانی گفتهاند. دربارهی این سخن الله تعالی گفتهاند:
﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾
(مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.)
مرا روی زمین یاد کنید تا شما را در درون زمین یاد کنم.
یعنی شما در دنیا ممکن است با مردم، همسر، فرزندان، نزدیکان و خویشان خود انس بگیرید. جایگاه اجتماعی داشته باشید. خوش سخن باشید. همه پیرامون شما حلقه زنند. اگر خداوند را در روی زمین یاد کردید خداوند شما را در سینهی خاک یاد میکند. در خانهی تنهاییها و وحشت و خانهی کرمها و تاریکیها شما را یاد میکند. اگر خداوند را در روی زمین یاد کردید خداوند شما را در سینهی خاک یاد میکند. زمانی که در دل خاک به شدت به او نیاز دارید.
بنابراین در برخی از دعاها آمده است: «اللهم استرنا فوق الأرض وارحمنا تحت الأرض ویوم العرض.»
«بارخدایا ما را در روی زمین بپوشان و در دل خاک مغفرت نما و در روز جزا بیامرز».
و برخی گفتهاند: «وقتی میت در گور گذاشته میشود و تشییع کنندگان او را ترک میکنند و در لحد تنها رها میکنند. خداوند عزوجل میفرماید: بندهام آنان بازگشتند و تو را تنها گذاشتند. در خاک تو را دفن کردند. اگر با تو میماندند باز هم هیچ سودی برایت نداشتند. تو تنها مرا داری. و من تنها زندهی جاویدانم».
گاهی مدیر کارمندی عوض میشود. او نگران میشود. چه کسی پس از او خواهد آمد؟ اگر میدانست: که فلانی خواهد آمد تلاش میکند با ارتباط خوبی برقرار کند تا آیندهاش را تضمین نماید. ما همه به گور خواهیم رفت. و در گور تنها خدا با ما خواهد بود.
پس مهم این است که با خداوند رابطهی خوبی برقرار کنید تا وقتی به زیر زمین منتقل شدیم؛ به ما رحم کند. برخی گفتهاند: مرا در هنگام نافرمانی یادآور شوید تا روز قیامت هنگام آتش شما را به یاد آورم.
انسان نباید برای غیر خدا باشد زیرا بندهی خدا آزاد است:
نافرمانیها برای همه مهیا است.اگر ترس از خداوند شما را از انجام نافرمانیها مانع شود و به یاد او بودید و گفتید: پناه بر خدا! من از خداوند جهانیان میترسم. خداوند روز قیامت در هنگام دیدن آتش شما را یاد خواهد کرد.
مثلا شخصی زنی را میبیند و به او تمایل مییابد اما میگوید: پناه بر خدا! من از خداوند جهانیان میترسم. خداوند روز قیامت در هنگام دیدن آتش شما را یاد خواهد کرد. هر گاه گناهی او را بفریبد بگوید: پناه بر خدا! من از خداوند جهانیان میترسم. خداوند روز قیامت در هنگام دیدن آتش شما را یاد خواهد کرد.
انسان وقتی سنش بالا میرود و کمرش خم میخورد و چشمانش ضعیف میگردد و موهایش سفید میشود خداوند میفرماید: بنده ام از من شرم کن من از تو شرم دارم.
وقتی خداوند را یاد کنید خداوند شما را یاد میکند و اگر ازاو بترسید شما را در امان نگه میدارد و اگر به او امید داشته باشید پاسخ شما را خواهد داد.
در برخی از کتابها آمده است: بندهام من برای تو هستم پس تو برای کی هستی؟ و من با تو هستم تو با که هستی؟
گاهی میبینید:
((إني والإنس والجن في نبأ عظيم؛ أخلق ويعبد غيري، وأرزق ويشكر سواي))
((من و انسان و جن در یک خبر بزرگ هستیم؛ من میآفرینم ولی غیر از من پرستیده میشود و من روزی میدهم اما غیر از من سپاس گزاری میشود))
من برای تو هستم پس تو برای کی هستی؟ و من با تو هستم تو با که هستی؟
مفهوم ظریفی وجود دارد که میتوان آن را با زبان عامیانه بیان نمود. حیف شماست که برای غیر خدا باشید. اگر برای غیر خدا باشید خودتان را خوار کردهاید. شما نخستین آفریده هستید. شما برای خدا هستید. اگر توانستید برای غیر خدا باشید، به یک انسان بپیوندید، از پیروان انسانی باشید و او را به جای خدا بپرستید. به جای خدا او را بستایید. در این صورت خود را خوار نمودهاید؛ زیرا ممکن است از چیزی دوری جویید که آن را خوار میشمارید در این جا که از خدا دور میشوید خودتان را خوار کردهاید:
﴿وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ﴾
(و چه كسى جز آنكه به سبك مغزى گرايد از آيين ابراهيم روى بر مىتابد)
اگر خانهای که دوست ندارید به دلیل کوچک شمردن، آن را رها کنید، کاری که درآمد کافی ندارد را ناچیز شمردید و رها کردید، اگر دختری که برایتان جذاب نیست و برای ازدواج مناسب نمیدانید را رها کردید تمام این موارد به دلیل ناچیز شمردن است. اما اگر از خداوند دوری جستید شما در حقیقت خودتان را سبک و خوار کردهاید؛ زیرا شما برای خدا هستید. اگر برای بندگان خدا بودید از زیان کاران هستید. نباید برای غیر خدا باشید تا آزاد باشید. اگر برای خدا باشید آزاد هستید، عزیز و آرام و مطمئن به آینده هستید اما اگر برای بندهی خدا باشید و فرضا از صحنه حذف شود؛ شما نیز با نبودنش نابود هستید. اگر سرنوشت خود را به یک انسان وابسته بدانید شما بندهی او هستید. اما اگر سرنوشت خود را به خداوند حسابرس مرتبط کنید همیشه با خدا خواهید بود.
یاد خداوند از نشانههای ایمان است:
بنابراین مؤمن بالاتر از رویدادهای ناگهانی است. شاید انسانی خودش را به یک رویداد مشخص یا گروه مشخص مرتبط دارد. یا با فلان شخص یا فلان سخنان مرتبط نماید. نباید خود را به غیر خداوند منسوب کرد و اگر به غیر خدا منسوب شوید خودتان را خوار کرده و ارزش خود را ندانستهاید.
بیشتر مردم شرک خفی دارند. یعنی کسی را به جز خداوند میپرستند. او را میستایند و خالص برای او هستند. عاشق او هستند، برای او تلاش میکنند و صدایشان او را فریاد میزند. او خالص برای آن کس است.
بندهام من برای توام پس تو برای که هستی؟ من با تو هستم تا با که هستی؟
و گفته شده: «مرا یاد کنید و دیگران را یاد نکنید تا شما را یاد کنم. تا برایتان تجلی نمایم. تا نور مرا ببینید». یعنی خداوند بخششی توصیف ناپذیر دارد. اگر بخشش کسی دیگر را بپذیرید و خداوند حسابرس را فراموش کنید شما در زمرهی زیانکاران خواهید بود.
چنان که اندکی پیش گفتم: اگر یاد خداوند را زیاد بکنید از نفاق پاک هستید.
سبحان الله! ذکر خداوند اتحاد میآورد و ذکر دنیا تفرقه میافکند.
اکنون: در یک نشست دنیایی مثلا؛ او تاجر است و این صنعتگر است. او کارخانه دارد. میبینید که افسردگی همه را فرا میگیرد؛ زیرا کسی که این فعالیت را دارا نیست به وی توجهی نمیشود. اما اگر از خداوند یاد کنید همه پیرامون شما گرد میآیند و اگر در بارهی دنیا سخن بگویید همه از شما پراکنده میشوند.
(( مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِي بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللَّهِ تَعَالَى يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ، وَيَتَدَارَسُونَهُ بَيْنَهُمْ إِلَّا نَزَلَتْ عَلَيْهِمْ السَّكِينَةُ، وَغَشِيَتْهُمْ الرَّحْمَةُ، وَحَفَّتْهُمْ الْمَلَائِكَةُ، وَذَكَرَهُمْ اللَّهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ و مَا مِنْ قَوْمٍ يَقُومُونَ مِنْ مَجْلِسٍ لَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ فِيهِ إِلَّا قَامُوا عَنْ مِثْلِ جِيفَةِ حِمَارٍ وَكَانَ لَهُمْ حَسْرَةً))
((هرگاه، گروهی از مردم در یکی از خانههای خدا (مساجد) جمع شوند و کتاب الهی را تلاوت کنند و آن را برای یکدیگر بخوانند، آرامش بر آنان نازل میشود و فرشتگان آنها را احاطه میکنند و خداوند آنان را نزد فرشتگان یاد مینماید و هیچ گروهی نیست که از مجلسی بر میخیزند که در آن خدا را یاد نمیکنند، جز مانند آن که گوئی از روی نعش الاغی برخاستهاند و برای شان حسرت و افسوس میماند.))
خودتان را عادت دهید هر جا نشستید یاد خداوند کنید. خواهید دید که مجلس محترم میگردد و شادمانی فراگیر میشود و چهرهها درخشان میشود. خودتان را عادت دهید که هر گاه چیز مهمی شنیدید تلاش کنید آن را حفظ کنید زیرا انسان سرانجام یک یاد و خاطره است.
کسی که میخواهد سخن بگوید؛ تفسیر یک آیه، حدیث، داستانی زیبا که آن را حفظ نموده یا نوشته یا خلاصه نموده، هر جا بنشیند اگر تفسیر آیهای را بیان کند مجلس محترم شمرده میشود و والایی بخشیده میشود.
هزاران دید و بازدید و میلیونها برخورد هست. همه دربارهی دنیا. سخنان بیهوده، غیبت، سخن چینی و فخر فروشی است. در نشستها ناراحتی و کینه وجود دارد، شادی نیست. همه افسرده از آن بیرون میروند. یکی بر دیگری فخر میفروشد. خود را برتر میبیند. این خودش را در کالای دنیا بالاتر میبیند. قلب دیگران را میشکند. همه دل شکسته بیرون میروند اما اگر خدا را یاد می کردند، همگی التیام و بهبود یافته خارج می شوند.
کسی که خدا را بشناسد زیاد ذکر و یاد خدا را میکند:
برادران، یاد خداوند از نشانههای ایمان است. هر چه بیشتر او را بشناسید بیشتر او را یاد میکنید. خداوند میفرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً﴾
(اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را ياد كنيد يادى بسيار)
﴿وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلاً﴾
(و صبح و شام او را به پاكى بستاييد)
﴿هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً﴾
(اوست كسى كه با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاريكیها به سوى روشنايى برآورد)
﴿تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ﴾
(درودشان روزى كه ديدارش كنند سلام خواهد بود)
بهترین ذکر، ذکر پنهانی است:
همان طور که رسول الله علیه الصلاة والسلام فرموده، میگویم:
((بلِّغُوا عني ولو آية))
((حتی یک آیه از من ابلاغ کنید))
یعنی تلاش کنید از پیامبر خداوند چیزی روایت کنید، حتی یک آیه یا حدیث یا یک حکم فقهی را برسانید. اگر این را تبلیغ نمودید دعوتی را که بر هر کس فرض عین است محقق ساختهاید.
سيدنا زكريا:
﴿إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيّاً﴾
(آن گاه كه [زكريا] پروردگارش را آهسته ندا كرد)
برخی گفتهاند: بهترین ذکر، ذکر پنهانی است.
اکنون: اگر انسان به تنهایی در راه برود. گفت و گویی درونی با نفس خویش دارد: این کاملاً ملموس است. اگر به تنهایی بر خودرو سوار شود و به حلب برود. اگر در اتوبوس باشد. تنهایی چه میکند؟ در طول راه با خودش سخن میگوید حتی خاطرات نیز گفتوگو هستند.
انسان باید واگویههایش نیز یاد خدا باشد. یعنی اگر آیه و نشانهای دید بگوید: سبحان الله! اگر آیهای خوانده شود بگوید: الحمدلله، یا سبحان الله و الحمد لله و لا إله الا الله والله اکبر.
انسان زمانی که ذکرهای پیامبر علیه الصلاة والسلام را یادآور میشود و تلاش میکند از او پیروی میکند. دعا یک ذکر است. هر حرکتی از حرکات انسان دارای دعا است.
ذکر خداوند بزرگترین و گستردهترین عبادت است:
به هر حال، یاد خدا بزرگترین مسأله در نماز است. ذکر خدا بزرگترین عبادت و گستردهترین و جامعترین عبادت است. زیرا هر جا باشید با شما هست. هر جا بروید، اگر به بستر خواب رفتید پیش از خواب دعایی خاص وجود دارد. وقت بیداری دعای مخصوص دارد. بیرون رفتن از خانه، نشستن بر سر سفره، برخاستن از کنار سفره، وارد شدن به توالت و خروج از آن دعای ويژهای دارد. دعا ارتباط همیشگی است. این، یاد خداوند است.
انسانی به کاری میپردازد میگوید: خدایا کمکم کن. ای پروردگار من از قدرت و نیروی خود بیزاری میجویم و به قدرت و نیروی تو پناه میبرم. ای دارندهی قدرت والا.
برادران باید خداوند را به دلیل شفا بودن یادش، ذکر نمود.